به بهانه انتشار روایتهایی از آزار جنسی در فضاهای مجازی:
قانون برای آزار جنسی چه مجازاتی در نظر میگیرد؟
این روزها بحث آزار جنسی و تعرض و تجاوز به یکی از عناوین مهم در شبکههای اجتماعی تبدیل شده و زنان زیادی از دانشجویان هنر تا فارغ التحصیلان این رشته درباره آزارهایی که در فضای حرفهای کاری و درطول آموزش دیدهاند سخن گفتند. در این بین حتی از چند نفر که مبادرت به آزار جنسی افراد زیادی کردند نام برده شد و اسم این افراد به هشتگی پر کاربرد تبدیل شدهاست. روایت چنین اتفاقاتی میتواند در جهت آگاهی بخشی به افراد مفید باشد و باعث جلوگیری از تکرار این اتفاقات در آینده شود و با بررسی درست موضوع از نظر جامعه شناسی و آموزشی و فرهنگسازی میتوان امیدوار بود تا در آینده کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم و در صورت بروز چنین اتفاقی افراد قربانی بدانند که بعد از وقوع حادثه باید چه اقداماتی را انجام دهند و موضوعی با این اهمیت را مسکوت نگذارند. همچنین با بررسی گذشته افرادی که به زنان آزار رساندند، میتوان از رشد چنین افرادی جلوگیری کرد و همراهی قانون در تمام این مراحل میتواند افراد خاطی از ارتکاب جرم بازدارد. اما باید دید قانون ایران چه مجازاتی برای آزارگر یا متجاوز در نظر گرفته و حتی برخوردش با افشا کنندگان چنین مسائلی چگونه است؟ برای پاسخ این سوالات با عبدالصمد خرمشاهی وکیل پایه یک دادگستری گفت و گو کردیم:
هنرامروز: قانون در خصوص آزار جنسی و ایجاد مزاحمت برای زنان چه مجازاتی در نظر گرفتهاست؟ و آیا مجازاتی به طور خاص برای چنین اتهاماتی وجود دارد؟
آمارها بیانگر این هستند که معمولا زنان به صورت روزانه در محیط کار و خیابان مورد آزار قرار میگیرند. از متلکهای کلامی تا خشونتهای بزرگتر. مزاحمت کلامی در معابر در صورتی که ثابت شود مجازات حبس و شلاق دارد.اما این مزاحمت تنها با الفاظ زشت نیست و حتی میتواند با کلمات قشنگ و شاعرانه هم صورت گیرد و به روح و روان زنان آسیب برساند و امنیت روحی و فکری شخص را مختل کند، این نیز مصداق مزاحمت برای بانوان است و در مراحل بالاتر نیز به بحث تجاوز به عنف میرسیم. یعنی تمامیت جسمانی یک زن بدون اینکه مایل باشد به صورت اجباری مورد تعرض قرار گیرد و اگر تجاوز به عنف ثابت شود مجازات اعدام دارد و خب معمولا اثبات این قضیه هم مشکل است. چون ثابت کردن آن با اقرار فرد مرتکب و شهادت شهود و البته علم قاضی و مدارکی که ارائه شده به عنوان ادله امکان پذیر است. معمولا زنان برای حفظ آبروی خود و ملاحظات فرهنگی از پیگیری آزار جنسی صرف نظر میکنند و به ندرت چنین پروندههایی به دادگاه میرسند، چون اثبات آن مستلزم هزینهی وقت است و ارائه دلایل و مدارک. شاید بتوان گفت 95 درصد این ازار و اذیتها مسکوت میماند و تنها5 درصد از زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند مبادرت به طرح شکایت میکنند.
اما مفهوم تجاوز به عنف چیست؟
اینکه مردی بدون تمایل زن با توسل به زور و خشم و قدرت خود با اجبار و با اکراه، اکراهی که از طرف زن وجود دارد او را مورد تجاوز جنسی قرار میدهد و مجازاتش اگر ثابت شود اعدام است و اگر ثابت نشود معمولا شلاق حدی و تبعید به نقاط بد آب و هوا.
بنابراین مجازات برای مزاحمت به بانوان آن طور که در قانون عنوان شده 2 تا 6 ماه حبس و شلاق تا 74 ضربه در نظر گرفته شده شروع میشود و تا بالاترین حد مجازات یعنی مجازات اعدام برای تجاوز به عنف میرسد. البته باید در نظر داشت در اغلب پروندههایی که با آن روبه رو بودیم دختر یا زنی داوطلبانه به منزل مرد متجاوز میرود و متاسفانه همین امر باعث میشود که نتواند عنف و عدوان را ثابت کند. در واقع محاکم قضایی زمانی تجاوز به عنف را قبول میکنند که هیچ رابطه و آشنایی و رفت و آمد قبلی وجود نداشته باشد وباید ثابت شود که این اتفاق به صورت آدم ربایی و اشکال مختلف و بر خلاف میل زن اتفاق افتادهاست و مجازات آن از حبس گرفته تا تبعید و مجازات شلاق حدی یا تعزیری یا اعدام مجازاتهایی است که برای مزاحمین نوامیس مردم یا مرتکبین تعرضات جنسی به بانوان در قانون در نظر گرفته شدهاست.
آیا تعدد روایات درباره موضوع آزار جنسی که این روزها شاهد آن هستیم میتواند روند پیگیری قضایی پرونده آزار و تجاوز را تغییر دهد؟ در حال حاضر شاهدان زیادی برای ادعای بعضی از این افراد وجود دارد که با وجود اینکه به خواست خود به منزل یا دفتر فرد متجاوز و یا آزارگر رفتهاند اما اتفاقی برایشان افتاده که بدون رضایت آنها صورت گرفتهاست.
ببنیند زمانی که موارد متعدد باشد و به حد شیاع رسیده باشد (یعنی در حد فراوان شیوع پیدا کرده باشد) اثباتش راحتتر میشود. زمانی یک خانم شکایتی را مطرح کند اثباتش سخت است اما زمانی که افراد زیادی موضوع را تعریف و افشا میکنند و دست به شکایت میزنند، این قرینه یا امارهای است که آن فرد مرتکب عمل شده. قاضی پرونده با مراجعه حضوری و شهادت شهود و تحقیق از مطلعین و شکایت کنندگان و گزارش نیروی انتظامی میتواند به حقیقت ماجرا پی ببرد و برخورد لازم با این افراد بکند. بعضی از سمتها مثل پزشک یا استاد دانشگاه یا وکیل که درواقع امین مردم هستند، اگر در حیطه کاری خود یا در دفتر کارشان مبادرت به ازار جنسی کنند قبح قضیه به نظر من خیلی شدید است و خیلی بدتراست و محاکم هم برای چنین افرادی اشد مجازات را در نظر میگیرند، چون کسی که به یک پزشک یا وکیل یا استاد یا دبیر یا کسانی آموزش میدهند، مراجعه میکند او را امین خود میداند و در رویه قضایی چنین پروندههایی نه تنها در ایران و در اغلب کشورها مجازات سختتری برای اینگونه افراد در نظر گرفته میشود.
اما نظر شما به عنوان یک فعال حقوق زنان درباره وقوع چنین اتفاقی در جامعه چیست؟
آمارها نشانگر این است که مزاحمت برای بانوان و خشونت علیه آنها از یک متلک ساده تا تجاوز به عنف دائما در حال بالا رفتن است. در این رابطه ما تنها نمیتوانیم صرفا بر مجازات و قوانین تکیه کنیم چون صرف مجازات این نوع عناوین مجرمانه را کاهش نمیدهد. در این راستا رسانه ها به خصوص صدا و سیما باید مردم را آموزش دهند و آگاه کنند. وظیفه رسانهها آگاهی دادن به مردم در زمینههای مختلف است و به نظر میرسد صدا و سیما نقش بسیار مهمی دارد و میتواند از طرق مختلف با ساخت سریال، فیلم و نمایشنامه و ... به خانمها آگاهی دهد تا در دام فریبکاران نیفتند و در زمان بروز مشکل چگونه عمل کنند. زنان حق دارند که به صورت آزادانه در محیط کار و معابر عمومی و دفتر کار و هر جایی که مراجعه میکند امنیت روانی داشته باشد و کسی به آنها متعرض نشود و با فرهنگی که در کشور ما وجود دار متاسفانه خیلی از بانوان دچار این معظل میشود و به دلایل زیادی این موضوع را مسکوت میگذارند. این موضوعات باید آموزش داده شود تا اگر بانوان با چینن افراد و مشکلاتی برخورد کردند، بدانند که چگونه عمل کنند و چگونه دلیل جمع کنند و چگونه از خودشان دفاع کنند و حتی یک متلک و شوخی ساده و یا مزاحمت مستمر با اینها باید به شدت برخورد شود و راهکارهای مبارزه هم آموزش داده شود ضمن اینکه بایستی بانوان موارد این چنینی را افشا کنند. پیش از این ما پروندهای داشتیم درباره یک هنرپیشه معروف که یکی از شاکیان از ایشان به من مراجعه کرد و تحت فشار زیادی بود و بعدا متوجه شدیم که آن هنرپیشه موارد متعددی از مزاحمت را برای بانوان ایجاد کرده بود از جمله موکل من و به هر حال شکایت ایشان باعث شد این پرونده پیگیری شود و برخورد لازم با آن فرد انجام شود.
چطور ممکن است که در یک کشور اسلامی شمار زیادی از این مشکلات اتفاق میافتد و امنیت زنان در خطر قرار میگیرد، در حالی که در کشورهای اروپایی خانمها خیلی راحت در نیمههای شب در جاهای خلوت رفت و آمد میکنند و کسی متعرض آنها نمیشود و خیلی کم چنین اتفاقی میافتد اما چرا باید در جمهوری اسلامی این فرهنگ اشاعه پیدا کند که مردها به خودشان این اجازه را بدهند که در موقعیتهای گوناگون اگر زنی را تنها دیدند به حقوقش احترامش نگذارند و به او متعرض شوند. این یک معضل بزرگ اجتماعی است که ریشه در فرهنگ نا متناسب ما و عدم آموزش صحیح دارد. و اگر برخوردهای لازم صورت نگیرد و آن بستری که برای این اعمال در جامعه وجود دارد از بین نرود این ماجرا ادامه خواهد داشت. معمولا زمانی که پیشینه جوانانی که در چنین پروندههایی از آنها شکایت شده، بررسی میشود مشخص میشود که در گذشته مورد تعرض و خشونت خانواده و یا افراد دیگر قرار گرفتند و این عقدهها باعث بروز مشکلاتی شده است و یا به دلیل نداشتن تحصیلات کافی یا عدم امکانات رفاهی و امنیت شغلی و یا دغدغههای گوناگون دیگر چنین اقدامات مجرمانهای را مرتکب شدند. البته این دلایل مساله را توجیه نمیکند اما بازبینی شخصیت افراد خاطی میتواند در ریشه یابی مشکل تاثیر گذار باشد. چنین اتفاقاتی در تمامی کشورها رخ میدهد و شدت ضعف دارد اما متاسفاته در کشورهای جهان سوم تعداد این موارد بیشتر است.
برخورد قانون با افشا گران چیست؟ آیا مشکل قانونی برای افشاگران ایجاد نمیشود چرا که به دلایل فرهنگی در زمان وقوع حادثه این مسائل مخفی ماندند و حالا بعد از گذشت چند سال روایت شدند و مدرکی به جز روایت و تایید افراد دیگر موجود نیست.
اگر کسی مطلبی را در فضای مجازی و در انظار عمومی عنوان کند و نشر دهد، در صورتی که نتواند آن را ثابت کند، این مورد مصداق نشر اکاذیب است. در واقع اگر کسی اتهامی را به فرد دیگری نسبت داد و آن را تکثیر کرد و نتوانست ثابت کند مصداق افترا است که این موارد هم در قانون مجازات اسلامی عنوان مجرمانه و مجازات دارند. بنابراین شخصی که مبادرت به این کار میکند باید آگاه باشد که اگر چیزی را بدون دلیل و مدرک در فضای مجازی و فضای عمومی اشاعه دهد، عنوان مجرمانه و مجازات حبس دارد.