رازهای انیمیشن «افسون»: از درهای کارخانهی هیولاها تا هرکول

در «افسون»، خانواده جادویی مادریگال با کمک تنها دختر بدون استعداد خود، جلوی یک تراژدی خانوادگی را میگیرند.
«افسون»، انیمیشن ماجراجویانه خانوادگی دیزنی، داستانی اصیل و دلربا را روایت میکند و به طور همزمان در قالب مجموعهای از نکات پنهان، به تاریخ و قدمت استودیو دیزنی اشاره دارد. «افسون» مطمئنا بر فیلمهای گذشته دیزنی متکی نیست اما به خوبی نشانگر میراث گذشته این استودیو است. بینندگان تیزبین میتوانند در سرتاسر فیلم، نشانهها و پیامهای آشنایی را مشاهده کنند.
دختران آلما، پپا و جولیتا، هر کدام سه فرزند از جمله کوچکترین عضو خانواده، پسر ۵ ساله پپا، آنتونیو را دارند که آنها نیز تواناییهای خاصی به ارث بردهاند. میرابل، کوچکترین نوه دختری، تنها عضو خانواده است که هرگز موهبت خاصی از کاسیتا نگرفته است. میرابل همچنین اولین فردی در خانواده است که متوجه میشود معجزهای که به تمام اعضای خانواده، مهارتهای جادویی بخشیده است، مشکلی اساسی دارد. او با آرزوی مفید بودن برای خانوادهاش و حتی بدون این که توانایی خاصی داشته باشد، تصمیم میگیرد تا جادو و معجزه خانواده را نجات دهد. وی در این مسیر، دایی گمشده خود برونو را پیدا میکند و مشخص میشود که سرنوشت خانواده در دستان اوست.
«افسون» اولین فیلم دیزنی است که داستان آن در کلمبیا اتفاق میافتد و ارجاعات زیادی به فرهنگ و تاریخ کلمبیا دارد. علاوه بر آن، این انیمیشن به عنوان شصتمین اثر دیزنی، دارای چندین نکته مخفی و ارجاعاتی است که طرفداران قدیمی استودیو از آن لذت میبرند. پس با هم به بررسی تمام این ارجاعات میپردازیم.
تاب خوردن ایزابلا از گیاهان و تاب خوردن راپونزل از موهایش
ایزابلا خواهر بزرگتر میرابل است که قدرتش در خلق گیاهان زیباست. او به عنوان بزرگترین خواهر، زیباترین و کاملترین عضو خانواده مادریگال به حساب میآید. ایزابلا در صحنهای که خانواده در حال آماده شدن برای مراسم آنتونیو هستند، با ظرافت روی درختی پیچ میخورد و مانند تاب روی آن مینشیند. این لحظه احتمالا اشارهای به راپونزل در فیلم «گیسو کمند» است. راپونزل که موهایی بلند و جادویی داشت، اغلب به شکلی مشابه به زیبایی روی موهای خود تاب میخورد. ایزابلا نیز روی درخت تاب میخورد و ما را به یاد راپونزل میاندازد که برای ملاقات با یوجین روی موهایش سر میخورد. میرابل، ایزابلا را با یک پرنسس مقایسه میکند که باید سخت کار کند. راپونزل و ایزابلا هر دو احساس میکنند که در زندگی خود به دام افتادهاند.
خرهای رقاص لوئیزا و گوزنهای کریستوف
لوئیزا که قدرت فوقالعادهای دارد، قویترین عضو خانواده مادریگال و قویترین فرد در کل روستا است. وی همچنین اولین فردی در خانواده است که با ضعیف شدن معجزه، قدرتش از بین میرود. میرابل او را هنگام انجام وظایف روزانهاش دنبال میکند تا اطلاعاتی درباره معجزه محوشده به دست آورد و لوئیزا نیز در حال حمل چندین خر و کمک به مردم روستا است. اینجاست که لوئیزا آهنگ «فشار سطحی» را میخواند که درباره سختی حمل بارهای خانواده است. او در این سکانس، به همراه دو خر دیگر یک رقص مدرن را به نمایش میگذارد. این لحظه شبیه آهنگ گمشده در جنگل کریستوف و گوزنهای آوازهخوان او در فیلم «یخزده ۲» است. این خرها نیز درست مانند گوزنهای آهنگ کریستوف، مانند انسانها حرکت میکنند و واقعیت و منطق مخاطبان را به چالش میکشند.
لوئیزا در هنگام خواندن آهنگ «فشار سطحی» مانند هرکول با سربروس مبارزه میکند
قدرت فوقالعاده لوئیزا یادآور یکی دیگر از قهرمانان دیزنی، شخصیت اصلی فیلم «هرکول» در سال ۱۹۹۷ است. لوئیزا هنگام خواندن آهنگ «فشار سطحی»، خود را با هرکول افسانهای مقایسه میکند و از خود میپرسد که آیا هرکول اصلا میتوانست مانند او اینگونه مبارزه کند. لوئیزا قهرمان نمادین دیزنی نیست اما با این حال، مانند هرکول، با سربروس، سگ سه سر افسانهای که از هادس محافظت میکند، میجنگد. او یک شمشیر و سپر در دست دارد که بسیار شبیه به آنهایی است که هرکول استفاده میکرد.
برونو همان گیاه داخل چکمه وال-ئی را دارد
قدرت برونو در پیشبینی آینده باعث شده است تا خانواده، او را فردی بدشانس یا نحس بدانند. برونو برای محافظت از میرابل و جلوگیری از طرد شدن او مانند خودش، تصمیم میگیرد خانواده را ترک کند، چرا که متوجه میشود میرابل ارتباطی خاص با سرنوشت جادوی خانواده دارد. در ادامه، میرابل او را در داخل کاسیتا پیدا میکند. برونو در آنجا اتاق کوچکی دارد و تمام مدت در آن تنها بوده است. در اتاق او وسایلی وجود دارد که او جمعآوری کرده است تا خودش را سرگرم کند و راحتتر با دوری از خانواده کنار بیاید. یکی از آن چیزها چکمهای است در قفسه پشت سر اوست و یک گیاه سبز کوچک درست مانند گیاه وال-ئی، در داخل آن قرار دارد. در انیمیشن «وال-ئی» انسانها ۷۰۰ سال در یک سفینه به نام آکسیوم زندگی میکنند تا این که یک ربات به نام ایو، نشانههایی از زندگی گیاهان روی زمین پیدا میکند و امیدها برای بازگشت دوباره زنده میشود. وال-ئی و ایو چکمهای را پیدا میکنند که گیاهی درون خود دارد و باید گیاه را به آکسیوم برسانند تا انسانها متوجه شوند که زمان بازگشت به خانه فرا رسیده است. میرابل نیز با یافتن برونو به او خبر میدهد که زمان بازگشت او به خانه فرا رسیده است.