سریال The Leftovers: شما چطور با واقعیت کنار میآید؟
میلیونها نفر در یک ثانیه از جمعیت کره زمین غیب میشوند و مردم باید بعد از این واقع به زندگی خود ادامه دهند.
چه چیزهایی یک انسان را غیر قابل پیش بینی میکنند؟ عقل و توان ذهنیش؟ یا قدرت و توانایی جسمانیش؟ هیچکدام! در واقع موثرترین ترین عامل در غیر قابل پیش بینی بودن انسانها را میتوان قلب و احساسات گوناگون آنها دانست. هر فردی در حالتهای متفاوت غمگین، خوشحال، عصبانی و یا مضطرب واکنشهایی غیر منتظره از خود نشان میدهد که حتی گاهی موجب شگفت زدگی خود او هم میشود. The Leftovers را میتوان اثری دانست که با دست گذاشتن بر روی حساسترین احساسات انسانی، غم و فقدان، سرسختترین مخاطبان را هم به واکنش وا میدارد. اثری که عمل به تصویر کشیدن احساسات خالص انسانی را با عناصر سورئال جالبی ترکیب کرده و توانسته تبدیل به یکی از خاصترین و ماندگارترین سریالهای دوران طلایی تلویزیون شود.
The Leftovers نخستین بار چهار سال پیش و در سال ۲۰۱۴ بر روی آنتن شبکهی کابلی HBO رفت. فصل اول با اتمسفر سنگین و حزن آلود خود نتوانست مخاطبان زیادی را جذب کند و از نظر منتقدان نیز صرفا سریالی خوب بود. این مهم در فصول بعدی کمی تعدیل شد به طوری که سریال با دریافت امتیازهای کامل و عالی از منتقدان به عنوان یکی از خوش ساختترین و عمیقترین محصولات HBO مطرح شد. نخستین فصل که برداشت مستقیمی از کتاب نوشتهی Tom Perotta بود به رخدادهای پس از واقعهای جهانی میپرداخت که طی آن ۱۴۰ میلیون نفر از جمعیت جهان در یک لحظه محو شدند. تمرکز این فصل و به طور کلی سریال نه بر روی این رویداد مرموز، بلکه بر شیوهی برخورد بازماندگان و دنیا با این فاجعه است و سریال چندان تلاشی برای پاسخ دادن به این سوال و سوالهایی که بعدهها به وجود میایند نمیکند به طوری که حتی عنوان موسیقی تیتراژ فصل دوم Let the Mystery Be است. فصل دوم و سوم نیز روندی صعودی را طی میکنند و نهایتا سریال در پایانی به یاد ماندنی ثابت میکند که تمجیدهای تمام ناشدنی منتقدان بی دلیل نبوده و به واقع روند تکامل یکی از برترین محصولات تلویزیونی را شاهد بودهایم.
هر کدام از فصلهای سریال در لوکیشنهای متفاوتی دنبال میشوند؛ از میپل تاون در نیویورک گرفته تا ملبورن استرالیا همگی با هوشمندی و در راستای اهداف داستانی و شخصیت پردازی انتخاب و طراحی شدهاند. کارگردانی، تدوین و فیلمبرداری سریال را میتوان از برترینها در تلویزیون دانست به طوری که عجیبترین و سورئالترین اپیزودها نیز استادانه و با وسواس تمام خلق شدهاند.
سریالی که با داستان جذابش تمام ما را با خود همراه کرد و تقابل «باور داشتن» با «باور نداشتن» را با داستانش به جذابی هرچه تمامتر به تصویر کشید. داستانی که درباره ناپدید شدن ۲ درصد از جمعیت زمین جریان دارد که در یک لحظه مشخص همه آنها بدون هیچ دلیل از زمین ناپدید میشوند؛ گویا هیچوقت وجود خارجی نداشتند. داستانی که اگر خودمان را بهجای یکی از شخصیتهای آن قرار دهیم بدون شک برایمان بسیار ترسناک خواهد بود. تصور کنید یکی از عزیزانتان که درکنار شما قرار دارد بهطور ناگهانی غیب شود و دیگر او را در زندگی نبینید؛ فکر کردن به این موضوع هم ناراحتکننده است و هم ترسناک. سریال The Leftovers با اقتباس از رمانی با همین نام اثر تام پروتا ساخته و پخش شد.
این سریال ساخته دیمون لیندلوف بهقدری تأثیرگذار و هیجانانگیز دنبال میشود که پس از تماشای یک قسمت از این سریال تماشا نکردن ادامه آن بههیچوجه کار آسانی نیست. سریالی که با اتمسفر تاریک و ترسناکش باعث میشود تا ساعتها و حتی روزها فکرمان درگیر آن شود.
شاید بتوان تیم بازیگری این سریال را یکی از قویترینها در چندین سال اخیر دانست. Justion Theroux در نقش Kevin Garvey به عنوان مردی گم شده، خانواده دوست و پشیمان، بدون شک قویترین بازی کارنامهی کاریش را که شامل همکاریهایش با David Lynch افسانهای و حضور در فیلم به یاد ماندنی American Psycho میشود را ارائه داده است. Christopher Eccelston هنرپیشهی بیحاشیهی بریتانیایی نیز طبق معمول نقشآفرینی فوقالعادهای را ارائه داده و توانسته تکامل شخصیتی بینظیر Matt Jamison را به طور زیبایی به تصویر بکشد به طوری که از نظر عدهی کثیری از مخاطبان این شخصیت کاملترین شخصیت سریال لقب گیرد. اما بدون شک بهترین و قویترین بازیگر تیم Carrie Coon است که توانسته در نقش Nora عمیقترین و دشوارترین احساسات انسانی را به زیبایی نشان دهد و مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. سایر بازیگران نیز از Ann Dowd کهنه کار گرفته تا بازیگران جوانتر چون Margaret Qualley و Chris Zylka کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند و پیدا کردن ضعف در بین آنها کاری غیر ممکن است.
داستان سریال تم ماورایی دارد. داستان سریال سه سال پس از اتفاقی به نام «عزیمت ناگهانی» اتفاق میافتد که در آن 2 درصد از جمعیت جهان بدون دلیل مشخصی ناپدید میشوند. اما غیب شدن صد و چهل میلیون نفر از جمعیت جهان، همه چیز را برهم میریزد، خانوادهها را از هم جدا میکند و حتی سیاست جهان را تغییر میدهد. شخصیت اصلی سریال رییس پلیس شهر Mapleton به نام کوین گاروی (با بازی Justin Theroux ) میباشد
مسئلهای که سریال The Leftovers را خاص میکند باعث میشود شما دری را باز کنید تا در مورد چیزهایی صحبت کنید که هیچوقت دوست ندارید به آنها فکر کنید. به طرز شگفتانگیزی اینکار را راحت میکرد تا بتوانید با پیامدهای آن نیز کنار بیایید. حتی وقتی در فصل پایانی بزرگترین سوال سریال را جواب میدهد برای شما مهم نیست که آیا این جواب دروغ است، بلکه نکتهی اصلی آن است که آیا اعتماد باور کردن وجود دارد یا خیر. Leftovers شاید اولین سریالی باشد که دنیایی را به نمایش میگذارد که هستهی اصلی آن مشکل روبهرو شدن با تجربهی واقعیت زندگی ما را نشان میدهد. وقتی سریال با ناپدید شدن میلیونها نفر آغاز میشود، سرنوشت ناپدید شدهها را وظیفه خود نمیداند و مهم نیست جواب آن چه چیزی باشد. میتواند جواب آن بسیار پیچیده و جذاب باشد اما برای هیچکس مهم نیست. بلکه سوال اصلی این سریال آن است که چگونه با این حقیقت رو به رو میشوید.
شاید تماشای فصل او سریال کمی سخت باشد اما همان فصلی است که نشان میدهد چرا Leftovers یک اثر خاص است، جاییکه به ما نشان میدهد که انسانیت چگونه متوجه میشود تمام سازمان زندگیاش یک شوخی است.وقتی به فصل دوم و سوم سریال میرسید، پاسخگویی به سوالات شروع میشود و سفر معنوی شخصیتها جدیتر دنبال میشود و در فصل سوم به اوج خود میرسد. نبوغ فصل سوم Leftovers از ساختار طراحی شده برای پایانبندی شخصیتها نشات میگیرد. کاراکترها راه خود را برای پایان پیدا میکنند و سپس از آنهایی که هنوز نتوانستهاند معنای زندگی را پیدا کنند، جدا میشوند. سریال تلاش نمیکند که داستان را به یک نتیجه گیری کلی برساند بلکه تمرکز میکند کاراکتر ها را به سمت یک حس کلی برساند که میتواند حس خوبی نباشد. آنها ممکن است برای همیشه غمگین، عصبانی و یا حتی خسته باشند اما همهی آنها اجازه پیدا میکنند که برای لحظهای حس مهربانی و قدرشناسی را تجربه کنند، چرا که اگر زندگی بی معنی و بی هدف باشد این حس آخرین چیزی است که برای ما باقی میماند.
بدون شک پس از تماشای سریال The Leftovers شخصیت مت و شاید شخصیت نورا به شخصیتهای مورد علاقه شما در این سریال تبدیل شده باشند. شخصیتهایی که قطعا نقش مهمی در روند داستانی سریال دارند و همچنین روی زندگی عده زیادی از طرفداران سریال تاثیر بهسزایی داشتهاند. بااینحال شخصیتهای مت و نورا در کتاب لفتاُورز اصلا و ابدا شخصیتهایی مهم و کلیدی نبودند. نورا تنها کمی در داستان کتاب حضور داشت و شخصیت مت را هم خیلی سخت میتوانیم در داستان کتاب پیدا کنیم و او بههیچوجه حتی درمیان شخصیتهای فرعیِ مهم داستان هم قرار نمیگرفت، چه برسد درمیان شخصیتهای اصلی داستان باشد.
بااینحال این دو شخصیت در سریال لفت اورز از شخصیتهای اصلی و تأثیرگذار آن تلقی میشوند. البته درابتدای سریال قرار نبود این دو کاراکتر که برادر و خواهر یکدیگر هستند، تاایناندازه در روند داستانی سریال دخیل باشند و مهمترین دلیلی که آنها رفتهرفته نقش پررنگتری در سریال لفتاُورز پیدا کردند به نقشآفرینی مثالزدنی کریستوفر اکلستون و کری کُن در نقش شخصیتهای مت و نورا بهشمار میرود. سازندگان سریال با کمک این دو شخصیت تلاش کردند تا خطهای داستانی جدید، متفاوت و تاثیرگذاری را درکنار خط داستانی شخصیت کوین ایجاد کنند که در این کار موفق بودند.
کتاب لفت اورز با تمام جذابیتهای خودش بیشتر روی خطهای داستانی مربوطبه شخصیتهای کوین، لوری، جیل و تام تمرکز داشت و دیمون لیندلوف باتوجهبه پتانسیل سایر شخصیتها و خطهای داستانی آنها توانست از کاراکترهای دیگر این سریال نهایت استفاده را بکند تا روند داستانی سریال برای بیننده آن خستهکننده نشود و جذابیت خودش را حفظ کند.
اگر هنوز سریال The Leftovers را تماشا نکردهاید بباید بدانید که تمام قسمتهای آن هم اکنون در دسترس است پس وقت خود را هدر ندهید و به تماشای آن بنشینید.