{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نقد، تحلیل و بررسی فیلم"عصر جدید" چارلی چاپلین

نقد، تحلیل و بررسی فیلم"عصر جدید" چارلی چاپلین
کدخبر : 16170

عصر جدید (به انگلیسی: Modern Times) فیلمی کمدی آمریکایی محصول سال ۱۹۳۶ به کارگردانی و نویسندگی چارلی چاپلین است. عصر جدید تقلای ولگرد کوچولو برای زندگی در دنیای مدرن و صنعتی است. این فیلم در مورد وضعیت اشتغال و مالی وخیم مردم در رکود بزرگ است. فیلمی که در آن چاپلین برای آخرین بار در نقش آقای ولگرد ظاهر شد، ستایشی بی دریغ از غنای سینمای صامت و هجوی بی رحمانه علیه سلطه ماشین بر انسان. ستارگان این فیلم عبارتند از: چارلی چاپلین، پولت گادرد، هنری برگمن، تاینی سندفورد و چستر کانکلین.

به گزارش هنر ام‌روز، عصر جدید توسط کتابخانه کنگره و در سال ۱۹۸۹ از لحاظ فرهنگی قابل توجه و مهم ارزیابی شد. این فیلم در فهرست فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت و چهارده سال بعد، در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۳ در بخش خارج از مسابقه قرار گرفت.

 

چرا این فیلم را باید ببینیم ؟

همه ما در کودکی و نوجوانی از این فیلم لذت برده ایم و در دوران دانشجویی و درست سر کلاس های درسی، اساتید ما این فیلم را بارها و بارها به یاد ما آوردند و نقدهای مدیریتی از دیدگاه های نوین را با تمثیل های بی نظیر این فیلم برایمان توضیح دادند.

ازطرفی این فیلم در فهرست 10 فیلم برتر کمدی تاریخ سینما قرار دارد.

این فیلم را باید بارها و بارها دید به ویژه مدیرانی که تمایل به دیدن حقایق دنیای امروز دارند و همه کسانی که در جایگاه تصمیم گیری و تصیم سازی هستند و هر اقدام آنها می تواند اثر مستقیم و غیر مستقیم بر روی زندگی دیگران داشته باشد. 

با گذشت بیش از هفتاد سال از تولید این فیلم همچنان شاهد کارآمدی آن در انتقال و بیان موضوعات مختلف هستیم و توجه داشته باشید که یک فیلم چقدر باید فاخر و خوش ساخت باشد که پس از این همه سال بتوان از آن برای انتقال مفاهیم روز دنیای مدیریت و تشریح مسائل حال حاضر، استفاده کرد. 

هر مدیری پیش از آغاز دوره مدیریتی خود باید این فیلم را ببیند و بیاندیشد تا بداند که جهان در سمت و سویی در حرکت است و اهداف مورد نظرش به چه قیمتی تحقق پیدا می کنند و اساساً مجموعه و سازمان تحت مدیریتش به چه شکل کار می کند.

این فیلم نقطه اوج کارنامه سینمایی چاپلین و از نقطه نظر اجتماعی و سیاسی گزنده ترین آنهاست. 

او در عصر جدید رسالت کمدی را تمام و کمال به انجام رساند و آخرین اثر خود با محوریت شخصیت ولگرد را به مهم‌ترین اثرش تبدیل کرد.

 ⁣عصر جدید هجویه ای است علیه ماشین و انسان ماشینی.

 انسانی که بر حسب عادت زندگی می کند غذا می خورد کار می کند و بر حسب عادت عشق می ورزد. 

 ⁣عصر جدید لحظاتی پر از خنده و اشک دارد. 

وداع تلخ اما با‌ شکوه چارلی چاپلین افسانه‌ای با سینمای صامت است. وداعی که چارلی را به سمت ساخت اثر بعدی یعنی دیکتاتور بزرگ سوق داد و موفقیتی دیگر را در کارنامه او رقم زد.

عصرجدید داستانیست ازصنعت،سرمایه گذاری فردی،انسانیت ومجاهدات درراه خوشبختی.

ولگردی که تلاش می کند تا با کمک زن جوان بی خانمانی در جامعه صنعتی زندگی کند...

 

 

سکانس ابتدایی / عصر جدید

 

همین یک سکانس از فیلم برای توضیح ویژگی های مدیریت علمی کافیست.

 دیدگاهی که با نام نظریه پردازان بزرگی چون تیلور و گیلبرت ها شناخته می شود.

به نظر می رسد داستان از آنجایی شروع می شود که توسعه شتابان علوم ریاضی ، فنی و حتی تجربی ؛ ابزارهای تازه و متنوعی در اختیار انسان قرار داده و همین امر منجر به تسلط دیدگاه های فن سالار در عرصه های مدیریتی شد.

 این تسلط تبعات قابل بحثی داشته که در طول این سال ها همواره انسان گرایان و فن سالاران را به کنش ها و واکنش های متقابل وا داشته است.

 صرف نظر  از مبالغاتی که طرفین در توصیف یکدیگر به کار برده اند، حقیقتی دو قطبی وجود دارد همچون سکه ای که یک روی آن بهره وری و روی دیگرش بهره کشی است و در واقع تمام دعوا نیز روی همین محور است. 

از یک سو واضح است که فنون و ابزارهای عصر جدید آنچنان فرصتی را برای بهره وری فراهم کرده که هیچ عقل سلیمی قادر به انکارش نیست و از سوی دیگر انسانیت و مفاهیم اخلاقی در این عصر آنچنان متأثر شده که هیچ وجدان بیداری قادر به نادیده گرفتنش نیست و اینجاست که ناخودآگاه جمله ای طلایی از زیگموند فروید را به یاد می آوریم که می گوید: انسان موجودی است که همواره میان منافع شخصی و مسئولیت اجتماعی خود سرگردان است.

غنای این برش از فیلم چاپلین، معادل تمام کتب و مقالاتی است که در نقد مدیریت علمی نوشته شده و علت ماندگاری فیلم نیز در همین غنی بودن و پرمحتوا بودن است. 

درابتدای سکانس شبیه دانستن کارگران با گله حیوانات، فشار کاری طاقت فرسا، کنترل شدید و برخوردهای امنیتی، نقض حریم خصوصی، پایمال کردن حقوق اولیه شهروندی، تحقیر شخصیت انسان ها و مواردی از این دست باعث می شود که انسان زیر چرخ توسعه له شود و لابه لای چرخ دنده های صنعت دچار یک دگردیسی تلخ شود که با تیک های عصبی آغاز و به آسیب های اجتماعی ختم می شود.

 

 

"عصر جدید" چاپلین سکانس به یاد ماندنی فراوانی دارد. اما یکی از ماندگارترین و جالب ترین آن‌ها که هنوز هم تک و بی همتاست، سکانس غذا دادن به چاپلین با ماشین غذاخوری است که برای صرفه جویی در وقت کارگران، به مدیر کارخانه پیشنهاد شده است.

 سکانسی نغز که همه تماشاگران از کودک خردسال تا پیرمرد ۱۰۰ ساله را می‌خنداند. 

در ابتدا که ماشین خوب کار می‌کند، چاپلین و تماشاگران مبهوت توانمندی این دستگاه جالب می‌شوند، اما بعد از خرابی و اتصالی مدار دستگاه...

photo_2022-10-18_14-41-26

 

سکانس غذا خوردن "چارلی چاپلین" توسط دستگاه در فیلم "عصر جدید"

 

فیلم "عصر جدید" چند سکانس جادویی دارد که حتما به خاطر دارید.

 سفت کردن پیچهایی که روی ریل و با سرعت از جلوی کارگران می‌گذرند و هر کارگری قریب به یک ثانیه فرصت برای سفت کردن پیچ مقابل خود دارد. دستگاه خودکار تغذیه کارگران را بیاد دارید؟

از او بعنوان یک موش آزمایشگاهی برای تست "ماشین غذا دهی بیلوز"، دستگاهی که بصورت خودکار به افراد در حین کار غذا می دهد با این شعار که "برای خوردن نهار توقف نکن،ازرقبا پیش باش"، استفاده می شود.

پس از یک اختلال بامزه در کار ماشین،او تحت فشار دستگاه طاقت نمی آورد و..

سفت کردن همیشگی تنها یک نوع پیچ , کارش را به جنون می کشاند و او را روانه تیمارستان می کند.

photo_2022-10-18_15-00-59

 

چاپلین به از بین رفتن ارزشهای انسانی معترض بود و موج مدرنیسم را ویرانگر جنبه‌های انسانی بشر میدانست.

چاپلین در صحنه های این فیلم دیدگاه صنعتی را که حاصل سرمایه داری می دانند و این سبک سرمایه داری برای کسب سود بیشتر سعی می کند همه چیز را به خط تولید تبدیل کند و می خواهد بگوید که انسان ماشینی از عقل محوری رها می شود و ماشین محوری را پیشه می کند و اینکه آدم ها همیشه منتظر تغییر و تحول و انقلاب هستند ولی آنرا بدون فکر و هدف انجام می دهند.

چاپلین در این فیلم به جبر حاکم بر انسان فقیر اشاره می نماید و می خواهد بگوید که کاپیتالیسم یا نظام سرمایه داری، آزادی انسان را که حق اوست، از او می گیرد.

چاپلین بیش از هفتاد سال پیش با این فیلم از اسارت انسان در مدرنیته و ماشینی شدن زندگی ها٬ به شدت گله کرد.

 در حالی که امروز، ما اسیر چنین زندگی ای هستیم و زندگی مان به گونه ای گشته است که باید بگردیم و از بین مشغله ها و دلمشغولی هایی که برای خودمان ایجاد کرده ایم و خود را در بند آن ها قرار داده ایم ٬ زندگی را دوباره پیدا کنیم و آنقدر مشغول زندگی هستیم که زندگی به کل فراموش مان شده است.

photo_2022-10-18_15-56-45

 

فیلمبرداری صحنه‌ خورده شدن وی توسط ماشین عظیم‌الجثه ۷ روز طول کشید: صحنه خورده شدن چاپلین توسط ماشین غول پیکر صنعتی که از مهم‌ترین بخش‌های این فیلم است به تنهایی ۷ روز به طول انجامید. البته بیشتر این زمان صرف آماده سازی مقدمات شد و خود صحنه تنها یک بار فیلمبرداری شد.

چاپلین واقعاً به داخل چرخ دنده‌های آن ماشین غول پیکر رفته بود: یکی از مشهور‌ترین صحنه‌های فیلم، صحنه رفتن قهرمان داستان به درون آن ماشین عظیم‌الجثه بود. این ماشین به جای فلز از لاستیک و چوب ساخته شده بود. بازی در این صحنه برای چاپلین آنقدر دشوار بود که وی تنها ۱ بار آن صحنه را فیلمبرداری کرد که با توجه به اینکه چارلی عادت داشت یک صحنه را چند بار فیلمبرداری کند کمی عجیب به نظر می‌رسد. جالب این جاست که برای نشان دادن شخصیت اصلی در داخل چرخ دنده‌ها زمانی که او به عقب حرکت می‌کرد، چاپلین تنها فیلم را به عقب بازگرداند.

photo_2022-10-18_15-57-57

 

 

سکانسی از فیلم عصر جدید

 

یکی دیگر از شاهکارهای چاپلین اشاره مستقیم و صریح به جریانات چپ و کومونیسم است که چاپلین مستقیم به آن اشاره کرده و این قبیل جریانات را مترادف با آنارشیسم دانسته و رفتارهای آنان را از سر خوردگی می داند آن هم زمانی که کومونیسم در ابتدای راه بود و آنچنان سراب عقیدتی بنیان نهاد که تا سال ها تعداد زیادی از روشنفکران، اساتید و نخبگان را سودازده کرد اما تاریخ ثابت کرد که دیدگاه چاپلین رفیع تر از تمام روشنفکران چپ بوده است که حاضر نبود آنان را چندان جدی بگیرد هر چند که در آن زمان تحلیل معکوسی از این قسمت علیه چاپلین وجود داشت که برایش دردسرهای زیادی را به ارمغان آورد ولی چاپلین برای همیشه یک فیلمساز مستقل باقی ماند.

کارگری که نتوانسته بود خود را با شرایط مورد نظر فن سالاران سازگار کند از این سیستم طرد شد تا در مسیر بیمارستان و زندان سرگردان شود انگار که دو راه بیشتر نیست یا باید در این سیستم کار کنید و به خاطر اینکه شغل دارید همواره خود را بدهکار این سیستم بدانید یا اینکه شغل خود را از دست بدهید و در اثر فشارهای ناشی از بی پولی و بی کاری تبدیل به یک تبهکار شوید و خلاصه اینکه شما مجبورید انتخاب کنید یا بدهکار باشید یا تبهکار. 

نقدی که به عصر جدید وارد است همین موضوع بی کاریست در گذشته که ابزارها و روش های تولید خیلی کمتر و ضعیف تر بود کسی بی کار نمی ماند اما حالا چه اتفاقی افتاده که با این همه پیشرفت های حیرت انگیز، بشر قادر نیست برای همه افراد شغل ایجاد کند؟

هر چند در دفاع از این نقد می توان گفت که مشاغل گذشته به هیچ عنوان کیفیت مالی مشاغل عصر جدید را نداشته اند اما با این وجود پدیده بی کاری بدون قیاس با ادوار گذشته نیز موضوعی قابل نقد است.

 

سکانسی از فیلم عصر جدید

 

خیال بافی ، بزرگ ترین تفریح فقراست.

انسانی که شش روز در هفته و بیش از هشت ساعت در روز به سختی کار می کند و بیش از یکی دو ساعت نیز در مسیر کار و منزل تردد می کند ، هرگز نمی تواند موجود خوشبختی باشد و طبیعی است که گاه در پی فرصتی باشد تا از ورای فشار کار و قسط و بدهی، به رویاهای خود پناه ببرد تا اندکی بی هزینه و بدون اینکه مجبور باشد به پاسبان های اخلاقی توضیح اضافه بدهد، تفریح کند. 

ولگرد جاودانه سینما در هیچ شغلی دوام نمی آورد چون به دگردیسی وحشیانه ماشینیزاسیون تن نمی دهد.

 روح آزادی خواه او اگر چه مانند فیلم پاپیون آشکار نیست اما در این فیلم نیز به همان اندازه اصالت دارد ولو بیشتر.

 کشتن روح انسانی و فطرت واقعی بشر البته تمایلی نیست که به آغاز عصر صنعت منحصر شود این تمایل در روزگار ما نیز همچنان از سوی کارفرمایان خرد و کلان بسیاری دنبال می شود. 

یکی از تأثیرگذارترین جملات فیلم در همین قسمت است که دزد می گوید:

ما دزد نیستیم؛ گرسنه ایم

بدون تردید نمی توان درباره دزدهایی که از شدت فقر دزدی می کنند به راحتی قضاوت کرد اما به طور قطع قضاوت درباره اختلاس گران بزرگ و شاه دزدان فراقانونی، چندان کار دشواری نیست.

 

سکانسی از فیلم عصر جدید

 

کارکرد بی کاری از معضل تا فرصت.

در ظاهر همه از معضل بی کاری شاکی بوده و آن را مادر تمام معضلات اجتماعی دیگر می دانند اما این تمام ماجرا نیست. 

در جوامعی که عدالت اجتماعی محلی از اعراب نداشته باشد و سیستم های مافیایی همچون سرطان به جان شریان های اقتصادی جامعه افتاده باشند، دیگر بی کاری یک معضل نیست و اتفاقاً یک فرصت طلایی و بزرگ برای صنایع محسوب می شود از این جهت که با وجود پدیده بی کاری، کارفرمایان همواره می توانند با حداقل دستمزد، نیروی انسانی مورد نیاز خود را تأمین کرده و در مذاکراتی که بر سر هر موضوعی مقابل نیروی انسانی قرارشان می دهد ؛ همواره دست بالا را داشته و نظر خود را تحمیل می کنند.

 در چنین فضایی کارفرمایان کلان که معمولاً با زد و بندهای نه چندان محسوسی به جایگاه تصمیم گیری رسیده اند و ارتباطی هم سو با جریانات مافیایی دارند، به هر بهانه ای می توانند نیروی انسانی را استثمار کرده و در تحقق منافع خود به کار بگیرند این کارفرمایان همواره برای توجیه پایین بودن سطح حقوق و دستمزد نیروی کار، سودآوری پایین مجموعه را مطرح می کنند اما هرگز از اختلاف های فاحش و حیرت انگیزی که در پرداخت های میان کارکنان یک مجموعه وجود دارد چیزی نمی گویند و موضوع فقط به اینجا ختم نمی شود بلکه در این شرایط و با توجه به اینکه سیستم های عقب مانده نظارتی قادر به ایجاد بازخورد مناسب نیستند، کارفرمایان می توانند پا را فراتر گذاشته و از نیروی انسانی موجود که به شدت به شغل خود نیاز دارد، همه جوره بهره کشی کنند و تمامی خطوط اخلاقی را پایمال کرده و همچون غارتگران بدوی، از نیروی انسانی هر آنچه دوست دارند را به غنیمت بگیرند.

 

 

سکانس پایانی

 

ولگرد یا آزادی خواه.؟

قهرمانی که چاپلین به تصویر می کشد در ظاهر یک دلقک ولگرد است اما در حقیقت یک آزادی خواه بزرگ و یک مبارز واقعیست. 

انسانی که در برابر زیاده خواهی حاکمان عصر جدید با همه قدرتشان می ایستد و آزادی و شادمانی را حق همه انسان ها می داند حتی اگر به قیمت گرسنگی، آوارگی و بی هویتی خودش تمام شود.

 مرسوم است که آزادی خواهان در عصر ما با قلم و اسلحه به مصاف دیکتاتور ها بروند اما ولگرد قهرمان نه اسلحه دارد و نه قلم چرا که از اساس خلع سلاح شده و از سوی دیگر دشمنی که تعقیبش می کند دیکتاتورها نیستند حتی ماشین و زندگی ماشینی هم نیست دشمن اصلی او زمان است که هیچکس قادر به شکست دادنش نیست.

ولگرد قهرمان مبارزه نمی کند بلکه فقط فرار می کند و چندان مهم نیست که از چه چیزی و به کجا، فقط مهم این است که زندگی کردن، نفس کشیدن ، امیدوار ماندن و شاد بودن را حق خود می داند در نمای پایانی فیلم چاپلین پیش بینی می کند که انسان معاصر برای رسیدن به آرامش و خوشبختی راه درازی در پیش دارد.

 

رقص و آواز  چارلی چاپلین

 این آهنگ با نام  فرانسوی : 

Je cherche après Titine 

 و انگلیسی

 I am looking for Titine 

توسط آهنگساز فرانسوی به نام:

 Leo Daniderff 

در سال 1917 ساخته شد که محبوبیت زیادی نیز به دست آورد. اما محبوبیت اصلی آن به دلیل اجرای زیبای آهنگ توسط چاپلین

 بود (با کلمات من درآوردی و نا مفهوم!) در آخرین فیلم صامتش به نام:

 Modern Times 

 این اولین بار بود که چاپلین در سینما آواز خواند یا بهتر است بگوییم حرف زد!

محبوبیت این آهنگ بیش‌تر به خاطر اجرای آن توسط چاپلین بوده است که آن را با کلمات من‌در‌آوردی و نامفهوم در آخرین فیلم صامت خود یعنی «عصر جدید» (Modern Times) اجرا کرده است. چاپلین در این‌جا برای اولین‌بار در فیلمش آواز خواند و یا به‌تر است بگوییم سخن گفت.

 

این فیلم که درباره زندگی طاقت فرسای کارگران بود باعث شد خانه فعالیتهای غیر آمریکائیان، اعلام کند که چاپلین یک کمونیست است و او را مجبور نمود تا آمریکا را ترک کند. با این حال، در سال ۱۹۹۹ "عصر جدید"در رتبه چهارم،لیست چهل و پنج فیلمی قرار گرفت که واتیکان آن را مناسب برای تماشا توسط افراد با ایمان دانست.

چاپلین تا سالهای ابتدایی دهه 1970 میلادی به آمریکا بازنگشت.

 او که از نامهربانی‌ها آزرده خاطر شده بود بر هجرت (و یا تبعید خودخواسته‌اش) پا فشاری میکرد. تا اینکه آکادمی اسکار برای اهدای اسکار یک عمر فعالیت هنری از وی تقاضا کرد به آمریکا سفر کند.

 چاپلین کهنسال، مردد و نامطمئن قدم به خاک آمریکا گذاشت. وی که بسیار دلشوره‌ی مواجهه با تماشاچیان سالهای دور را داشت بهنگام مراسم اسکار در پشت پرده به انتظار اعلام نامش بود. مطابق روال معمول مراسم اسکار، پیش از اعلام نام چاپلین گزیده‌‌ای از آثار وی در قالب یک کلیپ تصویری پخش شد و حضار در سالن به شدت به خنده افتادند. چاپلین که رنگ به رخسار نداشت نگاهی به یکی از اعضای آکادمی انداخت و گفت : "دارند به فیلمهای من می‌خندند؟ مگر هنوز هم خنده‌دار هستند؟" چاپلین با شکوه و جلال فراوان در حالیکه تمامی حاضرین در جلسه سرپا ایستاده و به تشویق وی می‌پرداختند به روی صحنه رفت و جایزه خود را دریافت کرد. پیرمرد در حالیکه شدیدا گریه میکرد و قادر به بیان جمله‌ای نبود پشت میکروفون قرار گرفت و تنها به ذکر یک کلمه بسنده کرد : "... متشکرم".

 

رقص معروف چارلی چاپلین در فیلم modern times

 

دیالوگ انتهایی:

ولگرد زن : مزیت تلاش کردن چیه ؟

کارگر کارخانه : شجاع شدن , تسلیم نشدن , ما از پسش بر می آییم

photo_2022-10-18_16-52-46

 

 

 

 

وقتی غمگین هستید،

دنیا شما را به مسخره میگیرد.

وقتی خوشحالید،

دنیا به شما لبخند میزند.

اما وقتی دیگران را خوشحال میکنید،

دنیا به شما تعظیم میکند.

چارلی چاپلین

photo_2022-10-18_17-04-05

 

 

منبع: کانال تلگرامی کافه هنر

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها