پیش بینی مارگارت دوراس از وضعیت بشر
مارگریت دوراس با نام کامل مارگریت ژرمن ماری دونادیو، نویسنده و فیلم ساز فرانسوی است. برخی از منتقدان ادبی لقب «بانوی داستاننویسی مدرن» را به او دادهاند.
دوراس علاوه بر نویسنده فیلمساز نیز بوده است و در آثار او انسانهای از خودبیگانه از فرط ملال و خستگی به طرف هم کشیده میشوند، با هم سخنانی رد و بدل میکنند که پژواک آن در خلأ گم میشود، سپس از هم دور و دوباره در تنهایی پرملال خود غرق میشوند. زمینه یا محیط هر داستانی متفاوت است، از ماجراهای ساده زندگی روزمره، مانند دعوای مادری با بچههایش تا رویدادهای مهیب تاریخی، مانند نبردهای ضداستعماری و جنگ جهانی اما صدا همواره همان طنین خسته و درمانده را دارد. جانمایه بسیاری از کارهای دوراس شوری سرسامآور است که تا جنون و رسوایی سر میکشد، اما این نیروی عاطفی در مرز اخلاقیات درهم میشکند. اخلاقی که شرم را فضیلت میشناسد و شهوت را به بند میکشد. بیشتر کارهای ادبی مارگریت دوراس در افقی پهناور، از شرق آسیا تا غرب اروپا گسترش مییابند.
او از اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی و به ویژه پس از نمایش فیلم معروف «هیروشیما عشق من» به کارگردانی آلن رنه به شهرت رسید اما با انتشار رمان کوچک «عاشق»، برنده جایزه ادبی گنکور ۱۹۸۴ میلادی شد که در بازار کتاب نیز به شهرتی جهانی دست یافت. مارگریت دوراس در سینمای مدرن سده بیستم جایگاه ویژهای دارد.
هم با فیلمنامههایی که نوشت و هم با فیلمهایی که بر پایه آثار خود ساخت و کوشید زیباییشناسی خود را با زبان سینمای «ضدجریان» مدرن هماهنگ کند. دوراس با نوشتن فیلم نامه هیرشیما عشق من رقبای قدرتمندی نظیر فرانسواز ساگان و سیمون دوبوار را پشت سر میگذارد زیرا هردوی آنها به وسیله آلن رنه رد میشوند. دوراس در این فیلم که رویدادهایش در طول جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه از طرف نیروهای نازی آلمانی رخ میدهد، برای نخستین بار به ارتباط های عاشقانه سربازان اشغالگر آلمانی میپردازد که در آن دوران در فرانسه تابو محسوب میشد.
او در همان کودکی پدرش را از دست داد و زندگی خود را با فقر و محرومیت آغاز کرد. به طوری که خودش در خاطراتش گفته است: فقر و محرومیت سال های کودکی برای همیشه در ذهن و روان او ته نشین شد و روانش را سال های سال آزار داد.
در ویدئو زیر صحبتهای او درباره آینده بشریت را میشنویم.
ویدئو از : بنفشه فریس آبادی