مقصر تلویزیون است یا خداداد؟

به گزارش هنر ام‌روز، ماجرا از این قرار بود که شبکه سه برای پوشش زنده این بازی از دو بازیکن قدیمی تیم ملی ایران یعنی خداداد عزیزی و سیروس دین‌محمدی دعوت کرده بود تا در استودیو حاضر باشند و به‌ظاهر درباره مسائل فنی این مسابقه صحبت کنند. بااین‌حال، اظهارات عجیب‌وغریب خداداد عزیزی درباره کولبران، روی آنتن زنده، باعث دلخوری شدید این قشر و البته نهادها و مسئولانی شد که پیگیر مشکلات این افراد هستند. پیش از شروع بازی و زمانی که دو تیم مشغول گرم‌کردن بودند، صحبت از شرایط سخت مهدی طارمی شد که در برف ترکیه گیر کرده و به‌سختی به ایران رسیده بود. در شرایطی که صحبت از این بود که حتی نشده مهدی طارمی را با جت شخصی زودتر به ایران رساند، خداداد عزیزی از این گفت که «کولبران» می‌توانستند مهدی طارمی را به ایران برسانند. او حتی زمانی که مجری برنامه هم بر استفاده از هواپیما تأکید داشت، دوباره حرفش را تکرار کرد و گفت که فقط کولبران می‌توانستند مهدی طارمی را در چنین شرایطی به ایران بیاورند. با وجود آنکه آن بازی با تک‌گل مهدی طارمی به سود ایران تمام شد و ایران به جام جهانی رسید، ولی صحبت‌های عجیب‌وغریب خداداد عزیزی، کام بسیاری را تلخ کرد. به‌طوری که فضای مجازی و حقیقی، علیه این بازیکن سابق تیم ملی ایران شد. به‌زعم افراد منتقد، خداداد با صحبت‌های نسنجیده‌ای که داشته باعث رنجش کولبران شده است.

فضای منفی درباره اظهارات خداداد عزیزی به حدی شتاب گرفت که او مجبور شد در گفت‌وگو با «خبر ورزشی» واکنش نشان دهد. با این وجود، خداداد این عده از منتقدانش را هم «نادان» خطاب کرد تا حتی در واکنش‌های بعد از اظهاراتش در شبکه سه هم دوباره جنجال بیافریند. خداداد عزیزی در این مورد گفت: «به موضع‌گیری مغرضانه یا از سر کج‌فهمی این گروه از افراد نباید توجه کرد. همه مردم می‌دانند من خودم از یک قشر بسیار ضعیف بوده‌ام و با افتخار هم در چندین برنامه گفته‌ام که در خانواده‌ای ضعیف زندگی و رشد کرده‌ام. زندگی من طوری بوده که از ۱۳سالگی گونی ۵۰ کیلویی گچ را روی کولم می‌گذاشتم و تا طبقه چهارم بالا می‌بردم و سپس آن را الک کرده و گچ درست می‌کردم و این کارم تا ۱۷سالگی ادامه داشت و به این موضوع که خودم نیز کولبر بوده‌ام افتخار می‌کنم. کارگران و کولبران جزء شریف‌ترین اقشار یک جامعه محسوب می‌شوند که به‌اصطلاح نان بازوی خودشان را می‌خورند. گفتند به دلیل بارش برف هواپیمای حامل مهدی طارمی نتوانسته در استانبول فرود بیاید و در یکی از روستاها به زمین نشسته است و نمی‌دانند چطور باید یکی از مهم‌ترین بازیکنان تیم ملی را به اردوی تیم برسانند و من هم گفتم می‌توانند از کولبرها کمک بگیرند. کجای این حرف بد بوده است؟ حالا چند آدم با اهداف سیاسی یا بر اثر کج‌فهمی‌ به دنبال کمپین درست‌کردن می‌روند. وقتی می‌گویم از یک کولبر کمک بگیرید تا یک قهرمان ملی را به اردوی تیم برسانیم یعنی نشان‌دادن جایگاه و هنر این قشر که چه کارهای غیرممکنی را انجام می‌دهند. ببینید این افراد چقدر کج‌فهم هستند که یادشان رفته من خودم همیشه با افتخار گفته‌ام یک بچه کارگر و روستایی‌زاده هستم. باز جای شکرش باقی است کسی با شما دشمنی می‌کند که در این حد نادان است».

البته این اظهارات خداداد عزیزی هم باعث نشد فضا تلطیف شود. نه‌تنها نهادهای حامی حقوق کولبران بلکه یکی، دو نماینده مجلس هم به‌شدت به اظهارات خداداد واکنش نشان داده و انتقاد تندوتیزی هم از صداوسیما کرده‌اند که چطور در برنامه‌هایشان از این چهره‌ها استفاده می‌شود. 

البته واکنش‌ها نسبت به اظهارات خداداد عزیزی فقط یک‌سوی ماجراست؛ در این بین نمی‌شود اهمال تلویزیون و سیاست عجیبی را که چندصباحی است در برنامه‌های کارشناسی در پیش گرفته شده، نادیده گرفت. بسیاری در همین ۴۸ ساعت اخیر، تقصیر اصلی را متوجه عوامل شبکه و برنامه فوتبال برتر دانسته‌اند که کارشناسی را با «لودگی» و «مسخره‌بازی» قاطی کرده‌اند. درواقع ظاهرا برای اینکه تلویزیون بتواند مخاطب بیشتری در این مواقع داشته باشد، سراغ چهره‌هایی می‌روند که بیش از کارشناس‌بودن شومن هستند و هدف اولشان نه کارشناسی‌ بلکه اشاره به مواردی طنزآمیز است تا به‌زعم خودشان مخاطب را به وجد آورند. حضور بی‌رویه خداداد عزیزی و البته فیروز کریمی، دو نفر از فوتبالی‌های قدیمی در برنامه‌های مختلف تلویزیونی و البته اینترنتی، برگرفته از همین تفکر نه‌چندان کارگشا در برنامه‌های تلویزیونی است. جالب اینکه برای اولین‌بار نیست که خداداد عزیزی با اظهاراتش، جنجال به پا می‌کند. او به همراه دوست دیرینه‌اش، فیروز کریمی پیش‌تر با به سخره‌گرفتن نویسندگان، باعث ناراحتی این قشر هم شده بودند. حال اما رنجش کولبران و میدان‌دادن به افرادی که بیش از مسائل کارشناسی با اهدافی دیگر به تلویزیون قدم می‌گذارند، باعث شده تا سیاست‌های تلویزیون در این مورد زیر ذره‌بین برود. سیاست‌هایی که به نظر می‌رسد برگرفته از «به هر دری زدن برای جذب مخاطب باشد». البته مشخصا درمورد برنامه اخیر، این سیاست شکست خورده و جواب نداده است.