اصل بودن یا اصل نبودن مساله این است…!
علی عابدین دوست و همکار بهمن محصص با انتشار پستی در اینستاگرامش اعلام کرد که بنیاد بهمن محصص که توسط دو برادرزاده او اداره میشود و صفحه اینستاگرام این بنیاد، از این پس از نظر ایشان در زمینه تایید اصالت اثار این هنرمند معتبر نیست.
هنرامروز: ایشان در ادامه نوشته : «امروز پنجم جولای در حراج Wannenes ایتالیا یک نقاشی و یک مجسمه به نام بهمن محصص برای فروش ارائه شد که بنیادی که ذکر کردم به نقاشی ارائهشده سرتیفیکیت داده و اصالت آن را تأیید کرده. من که پنجاهوچند سال با بهمن محصص سابقۀ دوستی دارم و با کارهایش کاملاً آشنا هستم اولین بار است این نقاشی را میبینم و به تشخیص من اصل نیست.»
بنا بر اظهارات بهمن محصص در فیلم مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» به کارگردانی میترا فراهانی، این هنرمند پیش از خروج از ایران بسیاری از آثارش را با دست خود تخریب کرد و تعدادی محدود از انها با خودش برد. «مساله حکومت نبود، رفتار مردم برایم غیرقابل تحمل بود…»
محصص در قسمتی از این فیلم میگوید از راه افرینش هنر نان خوردم و رضایت داشتم و حاصل زحماتش این بود که به راحتی زندگی میکرد. او تا پایان عمرش اثار کوچکش را برای گذران زندگی میفروخت.
این هنرمند در پاسخ سوال کارگردان که چرا اثارش را به عنوان ارث برای برادرازدههایش نمیگذارد میگوید «اینها زندگی من هستند و انها را به عنوان ارث برای هیچ کس نمیگذارم.»
محصص در این فیلم تابلوی «مینوتور در ساحل» را با شکوه توصیف میکند و در ادامه میگوید که ان را هم از بین برده، این در حالی است که سال گذشته این تابلو در حراج ساتبیز با قیمتی بیش از ۱ میلیون دلار فروختهشد!
اقای علی عابدین با انتشار خبر فروش این اثر در حراجی متن زیر را در اینستاگرامش منتشر کرد: «من بواسطۀ آشناییام با بهمن محصص از اوایل دهۀ ۱۳۴۰ تا پایان حیات او بر خود لازم میدانم توضیحاتی دربارۀ نقاشی «مینوتور روی ساحل دریا» بدهم. محصص در دومین کتاب مجموعۀ آثارش که سال ۲۰۰۷ در ایتالیا چاپ شد کنار عنوان چند نقاشی و مجسمه علامت مربع گذاشته و در پایان کتاب در صفحۀ ۲۵۵ این توضیح به زبان ایتالیایی را دربارۀ این آثار داده.
به این معنا که این آثار نزد بنیانگذار سابق فرانچسکو برونی در فونتبلاندا به امانت (deposit) گذاشته شده بودند که هیچوقت به نقاش بازگردانده نشدند.
همچنین بهمن محصص در قسمتی از مستند «فیفی از خوشحالی زوزه میکشد» ساختۀ میترا فراهانی صراحتاً دربارۀ این اثر میگوید:
"من داغونش کردم! به شوفرم گفتم با کارد پاره کرد و... زندگی اینه. همینه.
حدس من از این گفتۀ محصص دربارۀ این نقاشی که از بین برده نشد این است که او خواسته غیرمستقیم اشارهای به عمل بنیاد فرانچسکو برونی کرده باشد.
توجه به این دو نکته دربارۀ این تابلوی به راستی «شکوهمند» بهمن محصص که به حراج گذاشته شده لازم است.»
در مواجهه با این اطلاعات این سوال پیش میآید که اینهمه اثر هنری منسوب به بهمن محصص که در حراجیها و نمایشگاههاست همان اثاری است که توسط هنرمند خلق و فروخته شدند و یا کپیهای جعلی از اثار اوست!
.
چندی پیش در خصوص تشخیص اصالت اثار هنری با شهروز نظری گفتوگو کردیم. شهروز نظری تایید اصالت یک اثر هنری توسط خانواده هنرمند را راهی اشتباه میداند.
«غلط ترین کار رجوع به خانواده هنرمند برای اصالت سنجی است، چون یا خبر ندارند و متاسفانه در مواردی خود خانواده اثار را جعل می کنند. در مواردی خانواده و دوستان نزدیک هنرمند به دلیل اینکه به منابعی دسترسی دارند می توانند اثار را جعل کنند.
مساله این است که در جامعه مدرن حتی نمیگویم معاصر، سنجش های علمی برای تایید اصالت یک اثر هنری وجود دارد. مثلا تست شیمیایی کاغذ یا بوم، تست شیمیایی رنگ، صحت سنجی امضا و یا مثلا عکاسی ایکس ری. اگر اینها را انجام دهید اصلا لزومی به کارشناسی خانواده و یا دوست و یا گالری نیست. البته اینها مراحلی است که انجام ان برای یک اثر گران قیمت می ارزد اما اثار ارزانتر نه.
اگر شخصی این چند تست چند میلیونی را انجام دهد می تواند صحت یک اثر چند میلیاردی را تایید کند و اگر کسی این کار را نمی کند در کمال تاسف یا جاعل است یا نادان.»
.
در نبود یک سازکار و نهاد شفاف ، قانونی و مورد اعتماد اهالی هنر، مساله تایید اصالت آثار هنرمندان درگذشته هر روز، بغرنجتر میشود، مسالهای که به اعتبار جامعه هنری و بازار هنر لطمه بیشتری میزند و اینکه در نهایت چه کسانی یا چه نهادی باید مسئولیت این امر را بپذیرند. همچنان محل سوال است.