{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

«ختمی ارغوانی» از برخورد اندیشه‌های سنتی و مدرن می‌گوید

«ختمی ارغوانی» از برخورد اندیشه‌های سنتی و مدرن می‌گوید
کدخبر : 5737

کتاب «ختمی ارغوانی» درباره آشفتگی‌ها و کشمکش‌های احساسی دوره نوجوانی است.

به گزارش هنر ام‌روز به نقل از خبرگزاری هنرآنلاین، کتاب «ختمی ارغوانی» نوشته چیماندا آنگزی آدیچی به‌تازگی با ترجمه الهه علیزاده با قیمت ۱۱۰ هزار تومان از سوی انتشارات افراز منتشر شده است.  

مترجم این کتاب، آدیچی را یکی از معروف‌ترین نویسنده‌های معاصر در کشور نیجریه دانست و به هنرآنلاین گفت: این نویسنده مورد تحسین منتقدان است و مخاطبان گسترده‌ای دارد. کتاب‌های «نیمه طلایی خورشید»، «امریکانا»، «همه باید فمینیست باشیم» و «مانیفست یک فمینیست» از آدیچی که جوایز ادبی زیادی را به خود اختصاص داده در ایران ترجمه شده است.

علیزاده با بیان این که رمان «ختمی ارغوانی» جایزه کشورهای مشترک‌المنافع را از آن خود کرده، ادامه داد: آدیچی جایگاه زن، مردسالاری، مذهب و نژاد را در این کتاب به چالش کشیده است. داستان از زبان دختری پانزده ساله روایت می‌شود که با پدر، مادر و برادرش زندگی می‌کند. پدر خانواده به‌شدت مذهبی است و با کوچک‌ترین تخلف افراد خانواده، آن‌ها را تنبیه می‌کند. روزی عمه بچه‌ها، آن‌ها را برای تعطیلات به شهر خودش می‌برد و آن‌ها اوقات بیشتری را با پدربزرگ‌ می‌گذرانند. این دختر و پسر با کشیشی جوان آشنا می‌شوند که مسیر سرنوشت آن‌ها را تغییر می‌دهد.

او با این توضیح که رمان از تلاقی تفکرات سنتی و مدرن می‌گوید، افزود: کتاب «ختمی ارغوانی» درباره آشفتگی‌ها و کشمکش‌های احساسی دوره نوجوانی است و به پیوندهای عمیق خانواده و مبحث آزادی از ثروت و حمایت پدر پرداخته است.

در بخشی از کتاب «ختمی ارغوانی» می‌خوانیم: «شاید مادر متوجه شده بود که اصلا نیازی به آن مجسمه‌ها نخواهد داشت؛ زمانی که پدر، کتاب دعا را به سمت جاجا پرت کرد، تنها مجسمه‌ها نبود که فرو ریختند، بلکه همه چیز ویران شد. این تنها چیزی بود که به آن فکر می‌کردم.

بعد از این‌که مادر اتاق را ترک کرد، روی تخت دراز کشیدم و ذهنم به گذشته‌ها رفت، به سال‌هایی که من و مادر و جاجا با روحمان با هم حرف می‌زدیم نه با لب‌هایمان. تا این‌که ماجرا از سوکا شروع شد. باغچه کوچک عمه ایفوما کنار ایوان خانه‌اش در سوکا، سکوت را شکست. اعتراض جاجا برای من، شبیه ختمی‌های ارغوانی آروینی عمه ایفوما بود؛ کمیاب، معطر با آوای آرامی از آزادی. نوعی آزادی متفاوت از آزادی جمعیتی که در میدان دولت، بعد از کودتا سرود می‌خواندند. آزادی برای بودن، برای انجام دادن.

اما خاطرات من از سوکا شروع نشد. خاطراتم مال قبل‌ترهاست، وقتی تمام ختمی‌های جلوی حیاط‌مان شروع به ارغوانی شدن کردند».

 

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها