پس از تماشای این پنج فیلم از تمام «شبکههای اجتماعی»خارج میشوید!
در طول سالهای اخیر شبکههای اجتماعی کمک کردهاند تا شاهد فرمهای خلاقانهای در سینما باشیم؛ برای مثال میتوان به آثاری اشاره کرد که داستانشان را بهواسطهی صفحه نمایش یک گوشی هوشمند یا رایانه روایت میکنند.
از بدگمانیهای ناخواسته تا اضطرابهای تمامنشدنی، شبکههای اجتماعی این قابلیت را دارند تا زندگی و روان شما را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه به معرفی پنج فیلم دربارهی شبکههای اجتماعی پرداختهایم که خطرات فضای مجازی را یادآوری میکنند.
جریان اصلی (Mainstream)
یک فیلم دربارهی شبکههای اجتماعی فراگیر این روزها که از ما میپرسد آیا رفتارها و ظاهرسازیهایمان در این نوع پلتفرمها، در دنیای واقعی هم میتواند جوابگو باشد؟
فرانکی، دختر جوانی است که در یوتیوب، ویدیوهای عجیب میسازد و مخاطبان زیادی هم ندارد. او به صورت اتفاقی با پسری به نام لینک روبهرو میشود که از اینترنت متنفر است و در رابطه با خطرات تکنولوژی صحبت میکند. ویدیویی که فرانکی از لینک ضبط میکند، پرسروصدا ظاهر میشود و آنها تصمیم میگیرند تا او را به یک چهرهی محبوب اینترنتی تبدیل کنند.
فیلمنامهی جیا کوپولا صریح و پرانرژی است اما برگ برندهی فیلم را باید اندرو گارفیلد بدانیم که موفق شده تا ابعاد شخصیتی لینک را به شکل راضی کنندهای ترسیم کند.
فیلم جریان اصلی توجه منتقدان را جلب نکرد و انتقادات نسبت به آن وارد است اما برداشت جالبی از آرزوهای ما برای به شهرت رسیدن در فضای مجازی ارائه میدهد؛ رویاهایی که میتوانند شما را به یک انسان کاملا متفاوت تبدیل کنند.
متنفر (The Hater)
اکثر فیلمهای مرتبط با شبکههای اجتماعی بر روی «قربانیان» متمرکز هستند، اما یان کومسا با متنفر، داستان فردی را روایت میکند که در نقطهی مقابل آنها قرار میگیرد.
توماش، یک دانشجوی حقوق است که برای سرقت ادبی اخراج شده و پس از اینکه از سوی خانوادهی نامزدش طرد میشود، تصمیم میگیرد تا شبکههای اجتماعی را بهعنوان ابزاری برای سوءاستفاده به کار بگیرد. او اخبار دروغین منتشر میکند، برای سلبریتیها و سیاستمداران پاپوش درست میکند و با این کارها، به محبوبیت میرسد.
«متنفر» گاهی بیش از حد شعارهای اخلاقی میدهد اما ذهنیت مافیاهای پشت شبکههای اجتماعی را به شکل درستی عرضه میکند؛ اینکه چگونه با تحریک افراد و انتشار اطلاعات کذب، میتوانند دنیا را تکان دهند و حتی باعث ترویج خشونت شوند. اینکه چرا مخاطب با چنین فیلمی ارتباط برقرار میکند، شاید به این دلیل باشد که نمونههای مشابهاش را هر روز در دنیای واقعی مشاهده کردهاست.
جستوجو (Searching)
آنیش چاگانتی در اولین ساختهاش، موفق شده تا یک داستان معمایی چالشبرانگیز را در یک فرمت کاملا متفاوت عرضه کند. همانند نوآه، اتفاقات فیلم جستوجو هم از طریق نمایشگر رایانه و گوشیهای هوشمند روایت میشود.
مارگوت، دختر ۱۶ سالهی دیوید کیم، به تازگی ناپدیده شده و حالا او در شبکههای اجتماعی به دنبال یافتن یک سرنخ قابل اعتماد است. دیوید کیم هرچه که جلوتر میرود، بیشتر متوجه میشود که شناخت درست و دقیقی از دخترش نداشته است.
هنگام تماشای جستوجو، به مخاطب یادآوری میشود که بخش اعظمی از زندگی ما در عصر مدرن، به فضای اینترنت وابسته است و گاهی ارتباطات انسانی نزدیک را فراموش میکنیم که نتیجهاش دوری احساسی از خانواده یا دوستان میتواند باشد.
کلاس هشتم (Eighth Grade)
مدرسه میتواند به یک کابوس بدل شود، اما وقتی چاشنی اینترنت را هم به آن اضافه کنیم، دلهرهآورتر خواهد بود. استندآپ کمدین مشهور، بو بورنهام، با «کلاس هشتم» نه تنها یک فیلم دربارهی شبکههای اجتماعی ساخته است، بلکه موفق شده تا سختیهای دوران نوجوانی را به ما یادآوری کند.
کایلا، یک دانشآموز کلاس هشتمی است که دوستان زیادی ندارد و اکثر روز را به انتشار ویدیوهای آنلاین امیدبخش و توصیههایی دربارهی زندگی اختصاص میدهد. او اما در واقعیت اینگونه نیست و از اضطراب و مشکلات روحی رنج میبرد.
ایدههای فیلم برای اکثر مخاطبان قابل درک است و شاید برای بسیاری از ما اتفاق افتاده باشد. بو بورنهام تلاش کرده تا به بیننده بفهماند که شبکههای اجتماعی تا چه اندازه در شکلگیری شخصیت نوجوانان تأثیرگذار هستند. آنها باید سریعتر بزرگ شوند و به دلایل مختلف، شاید توانایی یا آمادگی نشان دادن خود واقعیشان را در فضای مجازی نداشته باشند که نتیجهاش سرکوب و شکلگیری شخصیتهایی تقلبی است که هیچ سنخیتی با واقعیت درون آنها ندارد.
اینگرید به فنا میرود (Ingrid Goes West)
آبری پلازا نقش زنی را بازی میکند که با اختلالات روانی مواجه است و ناخواسته، جذب یک اینفلوئنسر به نام تیلور اسلون (با بازی الیزابت اولسن) و زندگی فوقالعادهاش میشود. اینگرید به کالیفرنیا میرود، علاقهمندیهای تیلور را دنبال میکند و در نهایت با او دوست میشود. آیا اینگرید نقشههای شرورانهای دارد یا یک زن آسیبدیده است که باید به او کمک شود؟
مت اسپایسر با این کمدی سیاه، به مسائل مختلف و مهمی پرداخته، از جمله اینکه ما چگونه «بهترین نسخهی خودمان» را در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذاریم و ارزشمان را با بازخوردهایی که دریافت میکنیم، میسنجیم. نقطهی قوت فیلم اینگرید به فنا میرود، بازی درخشان آبری پلازا است که شاید احساساتی که با صورتاش در لحظات پایانی فیلم ارائه میدهد را تا مدتها فراموش نکنید.
.