نگاهی به زندگی حرفهای و کاری این هنرمند
بیوگرافی گارنیک درهاکوپیان (۱۳۲۳ - )
گارنیک درهاکوپیان (زاده ۱ مهر ۱۳۲۳) نقاش معاصر ایرانی است.
هنر امروز: گارنیک درهاکوپیان در مراغه به دنیا آمد و به مدرسه رفت. نوجوان بود که به تهران آمد و در سال ۱۳۴۰ به دلیل علاقهای که از کودکی به هنر و به ویژه نقاشی داشت راهی هنرستان کمال الملک شد. سه سال بعد به هنرستان هنرهای زیبای پسران رفت و در سال ۱۳۴۴ از آن هنرستان دیپلم گرفت. وی سرانجام در سال ۱۳۵۰ از دانشکده هنرهای تزئینی فارغ التحصیل شد.
گارنیک هاکوپیان در دوران کودکی با خانواده
گارنیک هاکوپیان در دوران کودکی
گارنیک هاکوپیان در دوران کودکی
فعالیتهای حرفهای
گارنیک در حین تحصیل و پس از آن به کار در شاخههای مختلف طراحی، گرافیک، نقاشی، مجسمهسازی و معماری مشغول بود و به تدریس این فنون و هنرها نیز میپرداخت. او با کارهای سیمانیاش سنت هنری چند صد ساله ارمنی را با کوبیسم اروپایی درآمیخت و به مرور به زبان بصری ویژهای دست یافت. وی ضمن سفر به اکثر شهرها و روستاهای ایران جهت مطالعه و انجام کارهای معماری، به دیگر نقاط دنیا از جمله هندوستان، سریلانکا، یونان، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و قبرس نیز مسافرت کرد تا با هنر سنتی و بومی جوامع شرق و غرب آشنا شود و به هنر ایرانی خدمت کند.
مکان: گالری صبا ، نمایشگاه گروهی. زمان: ١٣٤٢-٤٣ افراد: از چپ به راست ردیف اول نشسته: حبیب الهی ، بلوری ، رفیقی ، گارنیک ، خاکی و نادری و شهریار رادپور . ردیف دوم از چپ به راست ایستاده: هنر جوی هنرکده تزیینی ، آقای مفخم و آقای شهوق ، آقای محسن وزیری ، همسرشان ، ایوان اعلایی ، باقری . ردیف سوم از چپ به راست ایستاده : هنرجوی هنرکده تزیینی. ، سپا انگیزی ، غلامرضا نامی، علی عادلی ، جهانداری ، و هنرجوی هنر کده تزیینی - توضیح : گروه شرکت کننده در این نمایشگاه گروهی هنرجویان هنرستان پسران و هنرکده تزیینی خانم شکوه شاکر سلطنه ، سپاانگیزی هنرجوی هنرستان ، ناصر آراسته ، جهانگیر خاکی ، علی عادلی و گارنیک در هاکوپیان
منظورالحق ، گارنیک در هاکوپیان ، بهمن بروجنی داخل هواپیما - سفر آقاجاری به مسجدسلیمان ، سال- ١٣٤٣-٤٤
سوابق کاری او به این شرح است:
تدریس طراحی در آتلیه ونگوک(۱۳۴۴)، تدریس طراحی ونقاشی در آتله خصوصی (۱۳۴۵-۱۳۴۳)، اشتغال در وزارت فرهنگ و هنر در رشته گرافیک و اشتغال در فروشگاه فردوسی برای طراحی و چیدمان ویترینها (۱۳۴۷)، تدریس در مدرسه عالی ساختمان شامل طراحی و مبانی گرافیک (۱۳۵۵-۱۳۵۲)، اشتغال در سازمان گرافیک در رشته گرافیک، نقاشی و معماری (۱۳۵۳-۱۳۴۶)، اشتغال در شرکت مهندسین مشاور شهربد در رشته معماری (۱۳۸۳-۱۳۵۳)، اشتغال در شرکت مهندسین مشاور فرنهاد در رشته معماری و نظارت (۱۳۸۷-۱۳۸۴). او پس از آن بیشتر وقت خود را به نقاشی و خلق اثر اختصاص داده است.
گارنیک درهاکوپیان از نقاشان گروه تالار ایران (قندریز) است که به همراه رویین پاکباز، منصور قندریز، محمدرضا جودت، میرحسین موسوی و دیگران در دهه ۱۳۴۰ یکی از فعالترین و تأثیرگذارترین نهادهای خصوصی هنری را در تهران پایهگذاری کردند.
از راست گارنیک در هاکوپیان، رضا بانگیز، منظورالحق، بهمن بروجنی - باشگاه نفت در اهواز نمایشگاه گروه ٤ نفره به دعوت شرکت ، سال ١٣٤٣-٤٤
گارنیک درهاکوپیان که فعالیت هنری خود را از زمان تحصیل در هنرستان هنرهای زیبا آغاز کرده بود، با پیوستن به گروه نقاشان تالار قندریز، راه تازهای را در آثارش پی گرفت. او با کارهای سیمانیاش سنت هنری چند صد ساله ارمنی را با کوبیسم اروپایی درآمیخت و به مرور به زبان بصری ویژهای دست یافت.
رویین پاکباز، منتقد هنری مینویسد:
«گارنیک در جستوجوهایش از منابع مختلفی چون هنر مدرن غربی، هنرهای سنتی ایران و میراث فرهنگی ارمنی مایه میگیرد. بهویژه از روشهای فضاسازی هندسی کوبیستی و اغراق اکسپرسیونیستی شکل و رنگ و نیز از پیکرنگاری قدیم ایرانی و نقوش تزیینی ارمنی بسیار استفاده میکند. همچنین با نیت دستیابی به قالبهای مناسب برای بیان، مواد و اسلوبهای گوناگونی را میآزماید. جالب آنکه در ماده سخت و زمخت سیمان محملی برای ظرافتکاری مییابد. در واقع تسلط بر زبان تجسمی و مهارت تکنیکی فوقالعاده به او امکان میدهد مهر خود را بر آثارش برجای گذارد. حتی در نقاشیهایی که رد و نشان پیکاسو، براک و یا اکسپرسیونیستهای آلمانی به وضوح دیده میشود، شخصیت مستقل او نیز حی و حاضر است».
گارنیک درهاکوپیان - هند ، سال ١٣٥٣
گارنیک با قرار دادن صدها سطح کوچک و بزرگ که با نقوش تزیینی پر شدهاند، طبیعتبیجانی را شکل داده که به روشی کوبیستی از نقطهدیدهای متفاوت به موضوع نگاه شده است. آنچه این نقاشی را از نمونههای مشابه آثار پیکاسو یا براک متمایز میکند، همان نقشمایههای تزیینی ایرانی – ارمنی است که کیفیتی بومی به اثر میبخشد.گارنیک درهاکوپیان با شخصیتی فروتن و گوشهگیر، در دو دهه اخیر کمتر آثارش را به نمایش گذاشته است.
نمایش خلوت ۳۸ ساله یک هنرمند / درهاکوپیان: هیچگاه در یک خط مستقیم حرکت نکردم / گزارش هنر آنلاین از نمایشگاه نقاشیهای گارنیک درهاکوپیان در گالری آریا و ماه مهر
گالری آریا و ماه مهر میزبان نقاشیهای گارنیک درهاکوپیان هستند؛ هنرمندی که پس از غیبتی طولانی آثارش به نمایش در آمده است. او در پس این سالها به جست و جو در تکنیکها و فرمهای جهان ذهنیاش و بسط گسترش آنها پرداخته و حاصل کارش را به نمایش در آورده است. مجموعهای که در نوع و قالب خود منحصر به فرد و ویژه هستند.
ابداعات و کشف و شهودهای گارنیک درهاکوپیان در چهارمین دور از نمایشگاه "بازخوانی هنر مدرن ایران" که چند سالی ست گالری آریا آن را مصرانه پیگیری می کند، بیش از هر چیزی بیانگر تحول زیباییشناختی این هنرمند در پس سالها غیبت از صحنه جدی هنرهای تجسمی است. در بخشی از آثار وی به خصوص آثاری که در گالری ماه مهر به نمایش در آمده است آثار درهاکوپیان به سمت هنر مدرن غربی و مکاتب هنری نظیر کوبیسم و اکسپرسیونیستها میرود.روندی که در گالری آریا به طور مشهودی دستخوش تحول می شود.
مادامی که در یک گذار آثار درهاکوپیان را به صورت دورهای و یکی پس از دیگری بررسی میکنیم او با دقتی ژرف و کنجکاوانه رو به جلو میرود و به یک اتحاد از آموختهها و تجربههای گذشته خود و تجمیع آنها در یک شکل و ظاهر منحصر به فرد میرسد. او در مجموعههای "طبیعت بیجان" و "گسستگی" با اغراق در استفاده از رنگ و ایجاد یک نوع هیجان بصری به سمت آثار اکسپرسیونیستی میرود که در یک اغراق شکلی و بیانی مملو از دوگانگی در فرم و محتوا هستند.
البته این ویژگی، یعنی نوعی دوگانگی دو وجهی در فرم و محتوا در بیان هنری درهاکوپیان گسترده شده است. او مانند دیدگاه زیباییشناختی خود این مفهوم را به معنای وسیع کلمه در آثار خود بسط داده است به گونهای که هر چه به آثار متاخر او میرسیم این دوگانگیهای مفهومی دست مخاطب را برای برداشتها و تاویلهای متفاوت باز میگذارد و در پس این نگاه جامع، او را به درک مفاهیم و محتوای مورد نظر خود از این آثار دعوت میکند.
اوج این دوگانگی در نشانههای تصویری که او در الگوهای انتزاعی خطی به نمایش در آورده نمود دارد. در حقیقت این نشانهها که در میان این الگوهای خطی استحاله شدهاند در میان ترکیببندیهای در هم تنیده و محصور شده ضرباهنگی تند پیدا میکند که نشان از یک پویایی در سطح اثر است. پویایی که از پس یک ذهن سیال و جستجوگر بیرون آمده است.
اغلب کارهای متاخر درهاکوپیان که در گالری آریا به نمایش در آمده است از روشهای فضاسازی هندسی هنرمندان کوبیسم تاثیر گرفته است اما نمیتوان به طور متقن این آثار را در ذیل مجموعهای کوبیسمی تعریف کرد. تجربههای گذشته او در تکنیک و استفاده از ابزار سختی همچون سیمان که متریالی کاملا امروزی است در اینجا با تهنشین کردن چندین مفهوم و المان از هنر سنتی ایران، مانند میراث فرهنگی ارامنه و البته هنر مدرن غرب، شکلی جدید و خاص به خود گرفته که تنها مختص این هنرمند است.
استفاده او از سیمان و استتار این سطوح سخت و شیار شده در زیر رنگهای مات و براق موجب ایجاد یک لطافت در بافت و زمینه این آثار شده که از دو جهت نقاشیهای او را قابل تفسیر میکند. البته المانها و نشانههایی که از تلاقی خطوط بر این سطوح به وجود آمده تنها یک نشانه و معنا ندارند. این تصاویر به دلیل تغییر شکلی که با توجه به زاویه نگاه مخاطب به خود میگیرند آثار او را به یک تعلیق ختم میکند که قابل اعتنا و مشاهده است.
غیبت طولانی من از صحنه هنر به معنای دوری از اجتماع نیست.
گارنیک درهاکوپیان در گفتگو با هنرآنلاین درباره آثارش در نمایشگاه "بازخوانی هنر مدرن ایران" گفت:
«من برای خلق یک اثر نقاشی هیچگاه در یک خط مستقیم حرکت نکردهام و این را میتوان در تنوع آثارم مشاهده کرد. من بیش از هر چیزی به دنبال جستجو در عرصهها و مفاهیم مختلف هستم. من در نوجوانی و جوانی به هنر غرب علاقه بسیاری داشتم اما این علاقه کم کم و بعد از سفرهایی که به مناطق مختلف اروپا و آسیا داشتم در سالهای آخر دهه پنجاه کمی فروکش کرد و از آن زمان به بعد من مسیر دیگری را برای جستجوگری در هنر پیدا کردم.»
این هنرمند نقاش گفت: غالبا بازگشت به گذشته و از نو آزمودن روشهای پیشین، احساس کشف تازهای را در من بر میانگیزد که یکی از این اکتشافهای در سالهای پایانی دهه شصت برای من رخ داد زمانی که به ساخت آثار مشبک سیمانی روی آوردم.
درهاکوپیان گفت:
«سرچشمه این آثار مشبک برای من ریشه در گذشته و در کودکیام دارد. من به قطعات قلابدوزی مادرم که روی میز انداخته بود خیلی توجه کردم و بعد به این فکر کردم که قطعات را روی هم بیاندازم و از جهات مختلفی بچرخانم. دگرگون شدن نقشها و بافتهای مشبک و در هم بافته برایم شگفتیآور بود. بیشک مشاهدات این دوره و تجربه محدود کار با سیمان زمینهای برای آغاز این دوره از آثارم بود.
در آثار این دوره بر خلاف کارهای قبلی که روی سیمان انجام دادم گرایشی به سمت انتزاع پیدا کرده بودم. این آثار بر اساس در هم تنیدگی خطوط و شکلهای و ویژگی روشنی رنگها بنا شده است که پیچ و تاب خطوط و در هم تنیدگی آنها، دید را به حرکت در میآورد و احساس هیجان یا آرامش میآفریند.»
این هنرمند نقاش به غیبت این سالهای خود از عرصه هنر اشاره کرد و گفت: من با این نظر موافق نیستم که اگر آثار هنرمند به موقع ارائه نشود تاریخ مصرفش میگذرد. من هیچ وقت از مد روز پیروی نکردهام و بنابراین در نمایش کارهایم نیز شتابی نداشتهام. این غیبت طولانی من از صحنه هنر به معنای دوری از اجتماع نیست و طبعا این بینندگانند که آثار را ارزیابی میکنند.
اهمیت جستجوگری در خلوت نشینی
علی فرامرزی یکی از بازدید کنندگان نمایشگاه آثار گارنیک درهاکوپیان به هنرآنلاین گفت: فارغ از این که نظر شخصی من در مورد این آثار چیست آنچه که من میبینم جست و جوهای عمیق این هنرمند در آثارش طی سالهایی است که هیچ علاقهای به برگزاری نمایشگاه نداشته است.
وی ادامه داد: به غیر از یک دوره ، کارهای این هنرمند علیرغم این که مربوط به دوران مختلف است و به نظر متفاوت میآید همگی از یک بنیان مشترک بهره برده است. اما صرف نظر از اینکه کدام دوره را میپسندم نفس این جستجو که با همه مشکلاتش انجام داده واقعا قابل تقدیر است. همین جست وجو هنرمند را به یک عمق و پختگی رسانده که به خاطر تنهانشینی و خلوتنشینی حاصل شده است.
این هنرمند نقاش گفت: ایمان و اعتماد داشتن به کار هم ویژگی دیگر آثار گارنیک درهاکوپیان است. این هنرمند اگر به کارهایش ایمان نداشت بدون شک ادامه نمیداد در حالی که او نمایشگاهی هم برگزار نکرده است.
فرامرزی گفت: بعضی از آثار نشان میدهد که این هنرمند چقدر رنگ را خوب میشناسد از طرفی یکی از ویژگیهای مهم کار این هنرمند کمپوزسیون و توجه به آن است. در واقع این هنرمند میداند که میخواهد چه کار کند و این مهم است.
گارنیک درهاکوپیان - ازدواج ، تهران کلیسای سرکیس مقدس سال ١٣٥٣
به دنبال ثبت تاریخی آثار هنرمندان در قالب بازخوانی هستیم
آریا شکوهی اقبال مدیر گالری آریا درباره انتخاب گارنیک درهاکوپیان به عنوان چهارمین هنرمند نمایشگاه "بازخوانی هنر مدرن ایران" به هنر آنلاین گفت: درهاکوپیان یکی از نقاشان و هنرمندان قدیمی ایران است که پیش از این با تالار قندریز همکاری میکرده است. این همکاری حتی به زمانی میرسد که این تالار با عنوان تالار ایران شناخته میشده است.
مدیر گالری آریا گفت: این هنرمند نزدیک به ۳۸ سال است که آثارش را به نمایش نگذاشته است و تنها در خانه مشغول خلق اثر است. ما در این نمایشگاه تنها میخواهیم یک بازخوانی انجام بدهیم و از کارهای دورههای مختلف این هنرمند بهترین را انتخاب کردیم.
اقبال افزود: این چهارمین نمایشگاه بازخوانی "هنر مدرن ایران" ماست. همواره تهیه یک تاریخ مدون در ایران رسم نیست و این اتفاق در عرصه هنر هم رخ میدهد. زمانی که میخواستیم اولین بازخوانی را برگزار کنیم بسیاری از افراد تنها آخرین آثار سیراک ملکونیان را به یاد داشتند در حالی که این هنرمند در حوزهها و سبکهای متنوعی کار کرده بودند.
وی گفت: ما سعی میکنیم با خوانش دوباره، این آثار را به نوعی ثبت کنیم و من امیدوارم که بازخوانی، پنج، شش و هفت هم برگزار شود که هنرمندان آن مشخص و قطعی هستند؛ اما ترجیح میدهم تا زمان برگزاری نمایشگاه نامی از آنها برده نشود.
این گالریدار گفت: ما در کنار این نمایشگاه کتابی را با همکاری نشر نظر منتشر کردیم که در آن آثار به صورت جامعتری منتشر شده و آثاری در کتاب وجود دارند که در این نمایشگاه نیستند.
علیرضا بخشی استوار
گارنیک درهاکوپیان: تکرار یک شیوه به معنای مرگ برای هنرمند است / مسئله زمان و یا عناصر رمزی و نمادها همیشه برای من مهم هستند
نمایشگاه آثار گارنیک درهاکوپیان با نام "تصاویر دوگانگی" در گالری آریا برپاست. در این نمایشگاه نقاشیهایی از دو دوره آثار این هنرمند شامل کارهای مشبک و طبیعت بیجان به نمایش درآمده است که طی سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۹ خلق شدهاند. درهاکوپیان در گفتوگو با هنرآنلاین درباره غیبت طولانی مدت خود در جامعه هنری گفت:
«من حدود ۳۸ سال آثار خود را نمایش نداده بودم و قصدی هم برای این کار نداشتم. چهل سال در یک شرکت معماری به کار معماری داخلی میپرداختم و چندین سال هم تدریس کردم. تا اینکه چند سال پیش یکی از دوستان مرا به نمایشگاه خود دعوت کرد و آنجا اصرار زیادی برای این که من هم یک نمایشگاه برگزار کنم وجود داشت. سرانجام نظرات دوستان را پذیرفتم و این کار به مرحله نهایی رسید اما با توجه به اینکه تمایلی برای این کار نداشتم آن نمایشگاه را لغو کردم.»
درهاکوپیان ادامه داد: پس از گذشت مدتی بار دیگر مدیر گالری آب انبار با من وارد گفتگو شد تا کتاب آثارم را چاپ کند و پس از آن مدیر گالری آریا به من گفت که روئین پاکباز نظر داده است که حتماً باید آثار خود را نمایش دهم و در فضای هنری حضور داشته باشم. با توجه به اینکه من و آقای پاکباز از زمان تالار قندریز با یکدیگر آشنا بودیم نظر ایشان را پذیرفتم و پس از سالها نخستین نمایشگاه خود را سه سال پیش به صورت همزمان در دو گالری آریا و ماه مهر برگزار کردم. پس از آن همکاری من با گالری آریا ادامه پیدا کرد و در رویدادهای مختلف مثل آرت دوبی آثارم را شرکت دادند و حالا بار دیگر نمایشگاه آثارم برپاست.
گارنیک درهاکوپیان، تهران ، شرکت مهندس مشاور شهربد، سال ١٣٥٤
گارنیک درهاکوپیان (نفر سوم از راست)- کشور فرانسه ، سال ١٣٥٤
او درباره روی آوردن به استفاده از سیمان در نقاشیهای خود گفت: در آغاز فعالیت هنری خود انواع متریال را استفاده میکردم. بسیاری از کارهای قدیمیام که در کتاب آثارم نیز به چاپ رسیده است متعلق به دورههای مختلف هستند که با مواد متفاوت کار شدهاند. من هیچوقت نخواستم یکچیز را به دست آورم و آن را مدام ادامه دهم زیرا احساس میکنم این مسئله به معنای مرگ برای هنرمند است. همهچیز در دنیا در حال تغییر است و آدم باید خودش را با زمان تطبیق دهد، به همین دلیل من هم در دورههای مختلف مواد متفاوت را آزمودم. در آثار حجمی از فلزهای مختلف مانند آلومینیوم و مس استفاده کردم و در نقاشیها نخ، ماسه، انواع مختلف رنگ و... را با توجه به شرایط مختلف آزمودم و تجربیاتی کسب کردم.
درهاکوپیان با اشاره به اینکه از سال ۴۷ کار با سیمان را شروع کرده است، افزود: در آن زمان یک کار فرسک بسیار بزرگ برای مجلس شورای ملی بود که چند نفر روی آن کار میکردیم. همان زمان بود که فکر کردم میتوانم بعضی از آثار خود را با سیمان کار کنم و پس از آن دو سالی که در شیراز بودم با این ماده کار کردم. از سال ۵۱ که با معصومه سیحون آشنا شدم بیشتر کارهای من سیمانی بود و این کارها را در نمایشگاههای مختلف انفرادی و گروهی نمایش دادم و در رویدادهای متفاوت جوایزی را هم کسب کردم. این کار اتفاقهای خوبی به دنبال داشت اما در همان زمان نیز تنها به کار با سیمان اکتفا نمیکردم و کارهای متنوعی با توجه به شرایط زمان و مکان انجام میدادم. از ابتدا به طراحی علاقه زیادی داشتم و در هر موقعیتی حتی در تاکسی به طراحی میپرداختم. هنوز هم این علاقه به طراحی سر جای خود باقی است و در شرایط مختلف طراحی میکنم و برای کارهای بعدی اتود میزنم.
او درباره گرایش خود به طبیعت بیجان گفت: از زمان هنرستان برای آموزش نقاشی یا طراحی از طبیعت بیجان برای شروع کار استفاده میشود. در آن مرحله خلاقیت مهم نیست بلکه برای یاد گرفتن کار و آموزش تکنیکها و سبکها از طبیعت بیجان استفاده میشود. من هم تجربیات مختلفی از همان زمان داشتم و سبکهای متفاوت را روی طبیعت بیجان آزمودم. اما پس از پایان دوران تحصیل نیز علاقه من به طبیعت بیجان ادامه پیدا کرد زیرا آن زمان فضای فرهنگی جامعه بهگونهای نبود که درکی از نقاشی وجود داشته باشند و اگر به عنوان مثال یک اثر فیگوراتیو به دیوار نصب میکردیم برای همه عجیب بود که چرا این کار را انجام شده است و بیشتر به آن جبهه میگرفتند. بنابراین طبیعت بیجان سوژه خوبی بود که با واکنشهای منفی مواجه نمیشد و برای بیشتر افراد قابل پذیرش بود. من هم در هر شرایطی از طبیعت بیجان استفاده کردم و این موضوع در آثارم تداوم پیدا کرد. البته اتودهای این آثار همگی متعلق به حدود سال 43 هستند و بعد در طول چند سال با دخل و تصرف و به روز کردنشان، به مرور با سیمان اجرا شدند.
از راست گارنیک درهاکوپیان، عادلی، رادپور، نادری، رفیقی - تهران مقابل سینما رادیو سیتی، سال١٣٤٢-٤٣
از راست پرویز نادری، گارنیک درهاکوپیان، باغ شاهگولی تبریز ، سال ١٣٤٣
او درباره کارهای مشبک خود گفت:
«از سال ۶۴ به صورت جدی به کارهای مشبک پرداختم و هنوز هم در این زمینه کار میکنم. در این کارها مفاهیم مختلف مطرح میشود، از جمله مسئله زمان که سالهاست به آن پرداختهام و یا عناصر رمزی و نمادها که همیشه برایم مهم بوده و در بعضی از کارها آمدهاند. در بعضی از تابلوها المانهایی مانند دهان، دست و چشم دیده میشود که ماحصل سفری در دهه ۵۰ به هند است. آنجا یک نمایش آیینی و سنتی دیدم که ارتباط زیادی با فلسفه هند داشت و با خواندن ترجمه متنهای آن متوجه شدم که حرکات دست، چشم و دهان هر کدام معنی متفاوتی در کار دارد. هر حرکت گویای مفهوم زندگی بود و از همان زمان این عناصر در کارهایم وارد شد.»
درهاکوپیان با اشاره به کارهایی که در آنها از خوشنویسی استفاده شده است گفت: در این آثار خط جایگاه دوم را دارد و آنچه مورد اهمیت است همان ایده اولیه کارها است. من سالها با اساتید خوشنویسی کار کردم اما خودم را هیچوقت خوشنویس ندانستم بلکه خوشنویسی به کار نقاشیام کمک میکند. واژه "پوچ" که در بعضی از تابلوها دیده میشود در مقطعی از زندگیام در همه یادداشتها و کارهایم وجود داشت. این واژه تنها به عنوان یک کلمه نیست بلکه برایم معنای حیاتی دارد. رمزهای مختلفی در این کلمه است، مانند عنصر هوا، سایه، صدا و... نه میتوانیم آن را لمس کنیم، نه به چنگ بیاوریم و نه ببینیم. مواجهه با هرکدام از این عناصر مرا به فکر مشغول میکند و در آثارم دیده میشود.
بازگشت فاعلیت/ نمایش آثار گارنیک درهاکوپیان در گالریهای آریا و ماه مهر/ شروین طاهری/ مجله تندیس
انقلابها نقاط عطفی ناهمگوناند، چرا که هربار تاریخی را پایان میدهند و همزمان آغازگاه تاریخی نو میشوند. این ماهیت دوگانه خود مفهوم انقلاب را در فراسوی تاریخ قرار میدهد، انگار نقطهای خارج زمانی است که در آن زمانیت متولد میشود یا مرگ میپذیرد. با هر انقلابی، هرآنچه متعلق به قبل بوده، به میانجی رویدادهای پسین خوانده میشود یا در غبار فراموشی فرو میرود. انگار این لحظهی خارج زمانی، سیاهچالهای است که برخی اعیان تا پیشازاین واضح را میبلعد. سرنوشت سوژهها در طول یک روز یا یک هفته ناگهان دچار شکافی پرناشدنی میشود و انگار «من» دیروز سالها از «من» امروز جدا افتاده است. مناسبات زیست اجتماعی نیز در این لحظهی تاریخساز ناگهان دگرگونه میشوند و معانی مازادی مییابند که تا پیش از این نداشتهاند، آنقدر که دیگر نمیشود بازشان شناخت. بااینهمه در ذات تاریخ گسست را راهی نیست. این چشمانداهای خرد از منظر سوژگان فردی است که این سپهر گسترده را تنها در تنهای تجربیات منطقهی ایشان بازمییابند، خود تاریخ در میان فضای تنیدهشده در میان سوژگی آنها پیوستگیاش را بازمیسازد و خود را به میانجی مناسبات تازهمتولدشده به گذشتهی در هاویه رفته متصل میکند. از این منظر انقلاب نه نقطهی خارج از تاریخ، بلکه تاریخیت تاریخ است. غایتی درونماندگار که اصل تاریخمندی را میسر میکند.
خوط موربی که دوگانهها را از جدا میسازد، همان لحظهی گسست، همان منطقهی گمشده در هر گذار انقلابی است. نو/کهنه، مدرن/سنتی، دیروز/امروز و... هویتشان را نه از قطب مخالف که از خط مورب میگیرند. این خط میکوشد چیزی را که از پیش بوده مطلقا تمام شده و آنچه را از پسش میآید امری شناختهشده و زنده نمایش دهد. اما از منظر کل این خط تنها وقفهای است که تحول بنیادین اولی به دومی را نشان میدهد، خط نشانهی رفع، حفظ و تداوم قبلی در بعدی است. این روزها تاریخ هنر نوگرای ایران مسئلهی رفعناشدنی تلقی میشود که نیازمند بازخوانی و معرفی است. نهادهای تا پیش از این مرجع، آنها که میکوشیدند هویت معاصر هنر ما را نمایندگی کنند، انگار حالا نیازمند بازخوانی چیزی شدهاند که مرجعیت ازدسترفتهی پیشین را، اینکه معاصریت ما ریشهای دارد واجد ارزش، لازم است «سیر تحول تصاویر»، «در جستوجوی زمان نو» و «تاریخ هنر معاصر» به نگارش درآید تا کمکم با حل دو سمت خط مدرن/پستمدرن امکان بازارزشگذاری رویدادهای هنری امروز فراهم آید و بازار نوساخته شود تا این ارزشها در آن مبادلهپذیر شوند.
اما این نوع نقد، فروکاست هرتلاشی برای ساختن هویتی پیوسته میان پدیدارها به نوعی موجهسازی پولی-کالایی، نمیتوان انکار کند که بازیابی حال تنها به میانجی برگذشتن و نه حل آن خط مورب میسر خواهد شد. در این افق محتوای استخراجشده در این چندسال میتواند موادی در نظر گرفته شود که با آن امکان بازنویسی تاریخ هنر میسر میشود بدون آنکه مرعوب «فرم» تحریفکنندهی آنها قرار گیریم. تنها در این افق است که میتوان «رویداد» نمایشگاه گارنیک درهاکوپیان را باخواند. مطابق معمول، کتابی که به مناسبت این نمایشگاه چاپ شده با عنوانی مرعوبکننده و متنی کوتاه از خود نقاش میکوشد این کشف بزرگ را به عرصهی تاریخ تقدیم کند تا بینندگان نمایشگاه بدانند که دریچه از تاریخ گشوده شده و آنها را به گذشتهای نزدیک راه میبرد.
حضور هنرمند غایب، احضار شدن مردی تنهاست که یکتنه از احوال روزگار کناره گرفته تا در تاریخ، خود را متجلی سازد. این روایت حتی با نوشتار خود نقاش هم قوام مییابد. اما نمایش آثار فرمگرا و انتزاعی که تداعیکننده: «اینگونه دوگانگیها... انتزاعی/پیکرنما، ساختمانی/بیانی، خیالی/واقعی، اجتماعی/شخصی، تزئینی/نمادین، صوری/معنوی» است چطور میتواند در گسترهی فعلی هنر امروز مداخله کند؟ تنها زمانی میتوان از رویدادن چیزی سخن گفت که این مدخلیت را بازشناخت. نمایشگاه گارنیک یک رویداد است نه به دلیل دوگانههایش و نه به دلیل کنارهگیری هنرمندش بلکه به دلیل آشکار ساختن اینکه نقاشی میتواند همچنان بهدور از مداخلهی انواع سامانههای بیانی تازه، همچنان با استفاده از زبان تصویر دست به بیان و مداخلهی زنده در محیطزیست پیرامونش زند و میتواند در تاریخ به نفع پیوستگی آن از منظری کلان بدون حل کردن دو سمت خط، آن را امتداد بخشد.
این گزارهی آخری را باید کمی بسط داد. همانطور که رویین پاکباز مینویسد: «گارنیک در جستوجوهایش از منابع مختلفی چون هنر مدرن غربی، هنرهای سنتی ایران و میراث فرهنگی ارمنی مایه میگیرد»، اما «این ابداعات صوری و روح تغزلی نهفته در آن حاکی از تحول در دیدگاه زیباشناختی» اوست. پس آنچه روی داده یک تحول زیباشناختی است. اما چگونه تحولی؟ مگر تمام تجربهی تالار قندریز به دنبال برساختن و فرموله کردن یک تحول زیباشناختی به نفع ترجمهی «هویت محلی ما» در بستر تاریخ جهان نبود؟ آیا این تحول حالا در آثار یکی از میراثبران تالار خر داده است؟ چنین فروکاستگرایی تحریف نوشتار پاکباز خواهد بود. رویدادگی اگر این تحول نیست پس چیست؟
اگر تحول زیباشناسی را بهمعنای سبک شناسانه بازگردانیم، نوعی استفادهی ویژه از امکانات هنر انتزاعی برای بیان موضوع یا خود فرم، در بهترین شکل کارهای درهاکوپیان تنها در نقشمایهها میتوانند متحول شده در نظر گرفته شوند. به تعبیر دیگر همان دوگانههای بازگفتهشده ی پاکباز که امکانات فرمال خط، رنگ و ترکیبهای آنها را میآزماید. چیزی که در هنر نوگرای ایران چندان تازه نیست و خود تالار پیشگامش است. اما اگر این تحول در کارماده بخوانیم، آنجا که مداخله ی خطوط در سیمان سخت و استفاده از رنگ و مشبکسازی سطح و تعلیق حاصل از حفرههای ایجادشده در آن روی میدهد، رویدادگی مدنظر را یافتهایم. گارنیک نه بهخاطر سیر تجربیاتش در حاشیهی جریانات هنری روز، بلکه بهخاطر امتدادبخشیدن به فاعلیت فرمال است که همچنان میتواند دیده شود. در انبوه رسانههای منفعل حاضر، انواع تکثیرپذیریهای رسانهای و دستمایههای بازتابی، اینکه میتوان همچنان با بهکارگیری ماده آن را متحول ساخت، میتوان در آن چیزی منقوش کرد که تا پیش از این نبوه، میتوان سختی و نرمی را از طریق مداخلهی دست جابهجا کرد، و به میانجی این مداخلهگری ماهیت مداخلهگر را در فضایی بینسوژگانی قرار داد، این آن تحولی است که نمایشگاه را به رویداد تبدیل میکند. از آن بیشتر شکست تالار که هنرمند با افسوس اینگونه از آن یاد میکند «هدف این گروه راهگشایی بهسوی یک هنر نو و ملی بود که با وجود کوششهای صادقانه به نتیجهای مطلوب نینجامید» نیز رفع میشود.
سطح متصلب «معاصریت» که انحلال تاریخ را به نفع تاریخ یکسویهی بازار (سمت مقابل خط مورب یا یکسانسازی هردو سمت آن خط) هموار میسازد از هر رویدادگی واهمه دارد. پس میکوشد این واهمه را از طریق یکسانسازی پدیدار رخداده از کار بیندازد (یعنی میکوشد این نمایشگاه را بازخوانی هنر قدیم جا بزند). اما رویدادها منقطههایی هستند که با ایجاد نوعی گسست امکان ساختهشدن تاریخ یا بهتر است گفته شود امکان بازگشتن تاریخ را میسر میکنند. تحول زیباشناسان همراه با رویداد گارنیک درهاکوپیان، بازگشت امکان مداخلهی فاعلان به میانجی کارماده است. بازگشت امکان بصریسازی تجربهی فردی که به میانجی مادیت اثر، جمعی میشود و سوژهی متناهی را به متناهیات متصل میکند. هرچه نحوهی آرایش نهادی که میکوشد آن را تسخیر کند در جهتی عکس، این تحول را به تکینبودن یک تجربه فرو میکاهد، («پس در خلوت خودم با بهرهگیری از دستاوردهای هنرمندان غربی و شرقی به کار ادامه دادم» اما ماهیت خود آثار برای لحظهای کوتاه از زیر این فشار میگریزد تا همزمان که امکان هنر تجسمی را بازمیتاباند، تالار بار دیگر وارد امروز شود و پس از رفع، حفظ و امتداد یابد.
مصاحبه پلتفرم آرتهباکس با گارنیک درهاکوپیان
نمایشگاهها:
نمایشگاههای انفرادی
• گالری سیحون. خرداد ۱۳۵۴
• گالری سیحون. اسفند ۱۳۵۵
• پروژه مشترک نگارخانه آریا و نگارخانه ماه مهر. آبان ۱۳۹۵
نمایشگاههای گروهی
• خرداد ۱۳۴۳ هنرستان هنرهای زیبای پسران
• اردیبهشت ۱۳۴۴ مسابقه نقاشی هنر معاصر ایران در خانه جوانان
• تیرماه ۱۳۴۴ نمایشگاه سیار (۴نفره) باشگاه نفت شهرهای (اهواز ، آغا جاری ،مسجد سلیمان، آبادان )
• ۱۳۴۴ گالری صبا
• ۱۳۵۴ نمایشگاه سالانه هنرستان هنرهای زیبای پسران
• ۱۳۴۸فضای آزاد پارک پهلوی (ولیعصر)
• ۱۳۵۷-۱۳۴۶ مجموعه نمایشگاههای تالار قندریز(ایران)
• شهریور ۱۳۵۳ گالری تخت جمشید آثار هنرمندان معاصر ایران (هفتمین جشن فرهنگ و هنر)
• آذر ۱۳۵۳ مرکز نمایشگاههای بین بین المللی ایران – نخستین نمایشگاه هنری بین المللی تهران
• شامل تالار پاییزسالن دوتون (پاریس )- گالری پاریس بخش هنرمندان معاصر ایران به اهتمام انجمن ملی روابط فرهنگی
• آبان ۱۳۵۴ سیمایی از هنر معاصر ایران به اهتمام گالری سیحون ونگارخانه قندریز ایران سالن وزارت کار
• ۴ آبان ۱۳۵۴ گالری تخت جمشید –هشتمین جشن فرهنگ وهنر
• ۱۳۵۴ گالری سیحون – آثار نقاشان معاصر در دو بخش ۱۰ نفره و ۷ نفره
• خرداد ۱۳۵۵ نمایشگاه بین المللی بال سوییس
• ۱۳۵۵ گالری لوترک
• آبان ۱۳۵۶ نگارخانه مهر – سیمایی از هنر معاصر ایران
• ۱۳۵۶-۱۳۵۵ رشت جشن فرهنگ و هنر
• بهمن ۱۳۵۶ گالری ایران (خیابان بخارست )
• ۱۳۵۷ گالری لوترک
• ۱۳۵۸ فرهنگسرای نیاوران
• خرداد ۱۳۷۰ وزارت بازرگانی. اولین نمایشگاه تخصصی-صادراتی نقاشی و مینیاتور با همکاری گالری سیحون
• آذر ۱۳۸۷ موزه هنرهای معاصر - هفته فرهنگی ارامنه
• آبان ۱۳۸۸ موزه هنرهای معاصر - هفته فرهنگی ارامنه
• دی ۱۳۹۵ گالری مریم نمایشگاه آثار پیشگامان ارمنی ایرانی هنر معاصر ایران
• اسفند ۱۳۹۵ شرکت در یازدهمین دوره نمایشگاه آرت دبی توسط گالری آریا
جوایز
• جایزه شرکت ملی نفت ایران در نمایشگاه هنر معاصر ایران در خانه جوانان
• برنده ممتاز و اخذ جایزه از طرف وزیر فرهنگ و هنر وقت در نمایشگاه پایان سال هنرستان هنرهای زیبای پسران