چرا باید سریال Cable Girls را ببینیم؟
ستارگان این سریال شامل بلانکا سوارس ، یون گونسالس ، مارتینیو ریباس ، آنا فرناندز گارسیا ، نادیا دِ سانتیاگو و مگی سیوانتوس و … هستند . سریال بین سال های ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۹ میلادی اسپانیا را شامل می‌شود.
سریال دختران کابلی Cable Girls با نام اصلی las chicas del cable از سال ۲۰۱۷ توسط نتفلیکس منتشر شد . این سریال ۵ فصل دارد که در ۲۰۲۰ به پایان رسید . این سریال داستان ۴ دختری که در یک شرکت تلفن شروع به کار می کنن و همه چیز از آنجا شکل میگیرد را روایت می‌کند.
پس از سالها مثلث های عاشقانه ، قتل و فتنه سیاسی ، راز ها و تلاش برای آینده ای بهتر زمان آن است که تلفن ها را قطع کنیم: درام دوره اسپانیایی Cable Girls در تاریخ ۳ ژوئیه به پایان رسید. در این سریال لیدیا و دوستانش پیوند پیدا کردند و در طول دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در مادرید رشد کردند.
در تاریخ ۳۰ ژانویه ، سازندگان رامون کامپوس و ترزا فرناندز-والدز اعلام کردند که سریال Cable Girls Season 5 آخرین خواهد بود ، با این نمایش که به نظر می‌رسد پس از گذشت زمان از جنگ داخلی اسپانیا ، به پایان طبیعی خود می‌رسد. این باعث می شود تا دختران کابل طولانی ترین سریال در حال اجرا باشند و پس از آن Seas High Velvet و Netflix این دو پیش از این به سراغ تولید Jaguar رفته است ، سریال Netflix که در دهه ۱۹۶۰ در اسپانیا ساخته شده است ، بلانکا سوارز بازیگر لیدیا نیز در نقش اصلی بازی می‌کند.
دیگو اوالوس ، معاون در محتوای اصلی اسپانیا نتفلیکس، به Living Backstage گفت: «چهار سال پیش ، دختران کابل برای ما شروع یک ماجراجویی بزرگ را رقم زدند ، و ما بیش از این نمی توانیم با استقبال جهانی که از آن به فصلی فعلی رسیده است ، افتخار کنیم. ما برای همیشه از بازیگران و کل تیم سپاسگزاریم.»
فرناندز-والدز به Living Backstage گفت: «خداحافظی از دختران کابل ، خداحافظی با یکی از مهمترین سریال های حرفه ای ما است. ما هرگز نمی توانیم فراموش کنیم که این اولین سری Netflix در اسپانیا بود و در بدو ورود آنها به ما به عنوان تهیه کننده اعتماد کردند. این یک هدیه و یک رویا بود.»
در حالی که دختران کابلی بینندگان خود را با لباسهای جالب و مدیرعامل های تند و زنانه جلب می کرد ، در قلب خود نمایش فمینیستی همواره با کاوش در استقلال و حق رای زنان ، هویت جنسیتی ، تمایلات جنسی و … همراه بوده است. Cable Girls فضایی را برای خود به عنوان یک درام خرابکارانه با توانایی ظاهرش مانند یک اپرا صابون ( نوع درام احساسی ) ایجاد کرد ، در حالی که کاملاً سخت با مسائل مترقی روبرو بود.زندگی آنها پر از شور ، هیجان ، خطر و فریادهای زیادی از لباس های باورنکردنی بود.
داستان سریال اگر چه بر اساس ذهن نویسندگان است اما بر پایه بسیاری از حقایق هست و بسیاری از وقایع سریال در واقعیت رخ داده و یا بر اساس خاطرات دختران شاغل در کمپانی تلفن آن زمان بوده است .
طرح اصلی حول شرکت تلفن ملی Cifuentes چرخید ، که زنان را به عنوان اپراتور تابلو ( اتصال تلفن ) استخدام کرد در حالی که آقایان حسابداری ، مهندسی و مدیریت را به عهده داشتند. در بین دیوارهای تابلوها بود که زندگی های لیدیا ، مارگا ، کارلوتا و آنخل در هم تلاقی کردند. در حالی که لیدیا ، که قبلاً با نام آلبا شناخته می شد ، این کار را به عهده گرفت ، زیرا او از قانون فرار می کرد ، بقیه زنان این شرکت تلفن را راهی برای دستیابی به استقلال از پدران سلطه گر یا همسران بدخواه خود می دیدند. همانطور که در برابر محدودیت های یک جامعه مردسالار می جنگیدند ، آنها با یکدیگر دوستی و حتی عشق پیدا کردند.
در میان گرفتاریهای عاشقانه ، لیدیا و شرکت. از نحوه امکان استفاده از صدای آنها برای تغییر مثبت آگاه تر شدند. آنها هنگامی که مدیریت تهدید به از بین بردن شغل خود کرد ، راهپیمایی را ترتیب دادند. آنها در حمایت از حق رأی زنان (که در اسپانیا سال ۱۹۳۱ به تصویب قانون رسید ، اما در سال ۱۹۳۶ توسط دیکتاتور فرانسیسکو فرانکو برداشته شد و تا سال ۱۹۷۷ ترمیم نشد) و حق طلاق (به همین ترتیب گذشت و پس از آن ممنوع شد) بیشتر صدا پیدا کردند. آنها تبدیل به مادر ، سیاستمدار ، حسابدار ، انقلابیون و گانگسترها شدند.
سریال را می توان به ۵ بخش کلی تقسیم کرد هر چند محور کلی بر آلبا ( لیدیا ) استوار است . فصل اول که در اصل قرار است ما را با شخصیت ها و نحوه شکل گیری این پیوند آشنا کند و در عین حال تمرکز بر روی آلیا ( لیدیا ) فرانسیسکو و کارلوس دارد . فصل دوم داستان آنخل هست و تمرکز سریال بر روی یک جنایت استوار است و چگونگی شکل گیری پیوندی ناگسستنی ۴ فرد . فصل سوم بیشتر بر مارگا و شکل گیری هو.یت کارلوتا و سارا استوار است و در فصل چهارم ما متمرکز بر روی یک دسیسه سیاسی با محوریت کارلوتا پیش خواهیم رفت و در نهایت فصل پنجم ، فصلا فراتر از شخصیت هاست ،بر خلاف فصول قبل که بیشتر تلاش ها برای خویشتن بود این فصل فداکاری است ، فصل برداشت میوه این سریال است .
حتی اگر Cable Girls در شروع به کار به عنوان یک اپرا صابون در اوج غرش دهه ۲۰ ، تاریخ واقعی اسپانیا رخ داد به زودی با شخصیت های نمایش گرفتار شد. جنگ داخلی اسپانیا زندگی شخصیت ها را از بین برد و برخی از آنها را در خط مقدم مقابله با جناح ناسیونالیست فاشیستی قرار داد.
با شروع فصل Cable Girls فصل ۵ قسمت ۲ ، لیدیا در یک اردوگاه زندان گیر کرده است. سرانجام ، همه دوستان وی تحت کنترل بی رحمانه کارمن (کونچا ولاسکو) وقت خود را سپری می کنند ، و در اواسط در فرسایش خطرناک زندان گیر می افتند و در فینال سریال به اوج خود می رسند. که سرانجام می توانند با یک واگن قطار پر از دوستان ، خانواده و عزیزانشان به سمت فرانسه حرکت می کنند ، جایی که همه آنها می توانند زندگی بهتری را به عنوان پناهندگان بگذرانند (حدس می زنم تا زمان جنگ جهانی دوم). با این حال ، ناسیونالیست ها با شورشیان فراری دست به گریبانند و لیدیا ، مارگا ، کارلوتا و اسکار تصمیم می گیرند که خود را فدای منافع هر کس دیگری ( منافع جمعی و بالاتر از خودشان ) کنند. بله دختران کابلی و باند دختران ما بالاخره در نقطه ای که گرفتار سنگر نظامیان فاشیست میشوند دست به بزرگترین و جسورانه ترین ماجراجویی زندگی خود خواهند زد و در نهایت در سکانسی شاهد خواهیم بود که این بار بر خلاف تمام آنچه در سریال گذشت ؛ خود ، جان خود را برای جهانی شاید بهتر ، جهانی برابر تر و آزادی عزیزانشان فدا می کنند .