{{weatherData.name}} {{weatherData.weather.main}} ℃ {{weatherData.main.temp}}

نقد، تحلیل و بررسی فیلم"بالا در آسمان" جیسن رایتمن

نقد، تحلیل و بررسی فیلم"بالا در آسمان" جیسن رایتمن
کدخبر : 16250

بالا در هوا (به انگلیسی: Up In The Air) نام یک فیلم کمدی-درام عاطفی به کارگردانی جیسن رایتمن، (کارگردان فیلم موفق جونو)، محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته ی والتر کرین می‌باشد. داستان بر روی شرکت دانسیزر و سفرهای رایان بینگام (جرج کلونی) متمرکز شده‌است.

به گزارش هنر ام‌روز، بالا در آسمان(Up In The Air)

 دوره زمانی این فیلم به دوران پس از رکود بزرگ و سقوط وال استریت در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ بازمیگردد که بسیاری از شرکت ها در آمریکا در حال اخراج کارکنان خود بودند.

بالا در آسمان» یکی از بهترین فیلم‌هایی است که موضوع آنها شیوه بیرحمانه و غیرانسانی شرکت‌ها در تعدیل نیرو‌هایشان است.

فیلم، داستان مردی به نام رایان بینگهام را بیان می کند، کار بینگهام اخراج کردن دیگران است، رایان با هواپیما به شرکت های مختلف سفر می کند و کار اخراج کردن کارمندان شرکت های مختلف را به عهده می گیرد، اما زمانی که خودش توسط شرکت خودش اخراج می شود با واقعیت های زندگی و دنیای کسب وکار روبرو می شود. 

این فیلم چون با مفاهیم مدیریت نیروی انسانی و نحوه برخورد با انسان ها سروکار دارد فیلم بسیار خوبی برای مدیران جوان در حوزه های بازاریابی و منابع انسانی است.

وهمچنین یادآور۵ نکته برای دنیای کسب و کار است.

۱- حرف های مشتریان خود را بشنوید.

۲- همیشه یک نقشه B در دست داشته باشید.

۳- همه چیز را نمیتوان با عدد و رقم حساب کرد یا آن را با دنیای دیجیتال ترکیب کرد.

۴- هیچوقت جایگاه فعلی خودتان را ایمن تصور نکنید.

۵- ارزشهایتان را همیشه فعال نگه دارید.

 

خلاصه داستان:

رایان بینگهام (جرج کلونی) مردی است که به خاطر نوع شغلی که دارد مدام و به طور پیوسته در حال مسافرت با هواپیماست ، و سفرهای طولانی هوایی جزئی از زندگی او شده‌است. شغل او ، ابلاغ خبر اخراج شدن به کارمندهای شرکت‌هایی است که مدیران آنها توانایی اخراج آنها را ندارند. رایان دو خواهر دارد که یکی از آنها دارد ازدواج می‌کند اما او هیچ پایبندی به خانواده‌اش ندارد. آدمی ست بی‌ثبات و بی بندوبار که هیچ علاقه‌ای به وابستگی نداشته و اوج رابطه‌اش با یک زن عشقبازی بدون عشق است. تا اینکه در یکی از سفرهایش با شخصیت بی‌ثبات دیگری مانند خودش یعنی زنی به نام آلکس (ویرا فارمیگا) آشنا می‌شود که او هم مثل خودش آدمی بی‌ قید است. هرچند که بعد از اینکه شبی را با هم می‌گذرانند کمی به رایان وابسته می‌شود. روزی به رایان خبر می‌رسد که مدیران شرکت‌ها دیگر قصد ابلاغ خبر اخراج کارمندان را به شیوه رایان ندارند. دختری به نام ناتالی کینر (آنا کندریک) دستگاهی را وارد شرکت می‌کند که با آن دستگاه مدیران از همان جایی که نشسته‌اند می‌توانند کارمندان خود را اخراج کنند. رایان تا حد توانش جلوی عملی شدن این تصمیم را می‌گیرد و به ناتالی می‌گوید که او هیچ چیز از شغل رایان نمی‌داند. ناتالی نیز درخواست می‌کند تا چند روزی با رایان به شیوهٔ سنتی با هواپیما پرواز کنند و چندنفر را اخراج کنند. در طول این سفر، رایان می‌فهمد که چه زندگی بدی دارد. ناتالی باعث می‌شود که رایان نزد خواهرش که تازه ازدواج کرده برود و با آلکس رابطه داشته باشد و این‌گونه است که به فکر تغییر می‌افتد…

 

تریلر فیلم بالا در آسمان

 

سکانس ابتدایی فیلم بالا در آسمان

 

متفاوت ترین واحد سازمانی منابع انسانی است که برای هدایتش روزها و ساعت ها باید وقت گذاشت و بررسی کرد .

 موقع استخدام دشوارترین لحظات پیش روی طرفین است اما ... واقعا چرا تصمیم به حذف منابع میگیریم؟

تغییر وضعیت اقتصادی و کوچک کردن سازمان،عدم بهره وری نیروی انسانی اختلافات نگرشی و....در هر صورت هیچ استرسی بیشتر از لحظه ای نیست که قرار است این خبر رو به شخص مقابل برسونی حتی اگر اون خودش منتظر این موصوع باشه .

این موضوع برای ایرانیها به لحاظ نوع مراودات به مراتب سخت تر از غربی هاست.

این سکانس پیشنهاد خوبی دارد که فردی خارج از مجموعه این وظیفه سنگین رو به عهده بگیره اگرچه چراهای خروج مشخص نمی شود.

جملات پیشنهادی خوبی که بعد از یک خبر بد میتوان از ان استفاده کرد در این سکانس آمده به طور مثال 

کارتت رو بده باهات در تماس خواهیم بود

یا

بسیاری از افراد موفق بعد از شنیدن چنین خبری سعی کردند روی پای خود بایستند

و البته توجه به ماهیت شغل چنین شخصی خارج از لطف نیست.

مدیریت منابع انسانی در هر سازمان و مجموعه انسانی، کاملاً وابسته به تفکرات تصمیم گیرندگان اصلی آن است.

در سازمان و سیستمی که نگاه تصمیم گیرندگان کاملاً مبتنی بر اهداف شخصی باشد سخن از تعهد سازمانی یک لطیفه بی مزه محسوب می شود.

تصمیم گیرندگان اصلی نمی توانند خود در فاز x نظریه داگلاس مک گریگور غرق شوند و از زیردستان خود توقع ویژگی های فاز Y را داشته باشند و این توقع زمانی رخ می دهد که تصمیم گیرندگان سازمان، دچار خودشیفتگی و خودمحوری شده باشند واقعیت این است که برآیند رفتار سازمانی افرادی که منابع انسانی یک سازمان را تشکیل می دهند؟ آیینه تمام نمایی از ناخودآگاه مدیران و تصمیم گیرندگان اصلی آن است.

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

هر عصری تغییرات خاص خودش را دارد و در حیطه علوم مدیریتی و سازمانی هیچ تغییری در عصر ما با تغییرات ناشی از پدیده اینترنت و ارتباطات، قابل قیاس نیست.

اثر اینترنت و ارتباطات نوین بر سازمان ها آنچنان عمیق است که باعث شکل گیری نظریات جدید و روش های نوین بسیاری در فرآیندهای سازمانی و مدیریتی شده است. 

این اثرات به راحتی می تواند کل موجودیت هر سازمان و شرکتی را با چالش های جدی مواجه کند و در نهایت سازمان ها و شرکت ها یا به این دگردیسی تن می دهند یا در ازدحام تغییرات هضم می شوند و فضا را برای سازمان ها و شرکت های تازه نفس خالی می کنند. 

ابتدای قرن٢١ برای جوامع توسعه یافته زمان عبور از این چالش بود اما هنوز شاهد سونامی این تغییرات در جوامع عقب مانده نیستیم و به نظر می رسد برای مشاهده اثرات واقعی این تغییرات باید یکی دو دهه دیگر صبر کنیم.

تغییرات لازمه همه فضاهای کسب و کار هست و جزو لاینفک حضور تکنولوژی است.

از همان زمان که دستگاه ها در بخش تولید جای انسان ها رو گرفتند ، بشر منتظر حضور محیط های خشک در خدمات نیز بود.

ضرب المثل * گهی زین به پشت و گهی پشت به زین * میتونه در این سکانس نمود خوبی داشته باشه.

علت ناراحت شدن شخص اول فیلم به این هست که فرآیند کارش قابل انتقال است یعنی انچه شرکت می فروشد اما محتوای آن و یا هدف آن چیزی نیست که از طریق فضای مجازی قابل پیاده سازی باشد اما درد اصلی جایی است که رهبری سازمان حاضر است ریسک این پیشنهاد رو به دلیل کم شدن هزینه ها بپذیرد.

و کم نیستند طرح هایی که سالانه در سازمان به دلایل مشابه پیاده سازی می شوند.

بخش عظیمی از نیروی انسانی شاغل در جامعه ایران که زیر نظروبه دستور اشخاص دیگر کار و فعالیت می‌کنند کارگران و کارمندان می‌باشند. که هر کدام از آنان در مقابل طرف قراردادشان دارای حقوق و تکالیفی هستند که در حقوق کار و حقوق اداری که از شاخه‌های حقوق عمومی می‌باشند از این حقوق و تکالیف بحث می‌شود.

 در حقوق کار از قواعد حاکم بر روابط کارگر و کارفرما بحث می‌شود. 

از طرف دیگر مسائل استخدامی کارمندان دولت مانند استخدام، ارتقاء شغلی، بازخریدی و بازنشستگی و ... در حقوق اداری مورد بحث قرار می‌گیرد.

 یقیناً در خصوص ارتباط بین این دو (کارگر و کارمند) با طرف مقابلشان (کارفرما و دولت) مسائلی بوجود می‌آید که منجر به قطع رابطه‌کاری بین آنان خواهد شد. به عبارت بهتر موضوعاتی پیش می‌آید که به اخراج کارگر و کارمند می‌انجامد.

 این اخراج ممکن است قانونی و موجه و یا اینکه غیرقانونی و ناموجه باشد. در خصوص کارگران، اخراج زمانی موجه خواهد بود که کارگر در دوره آزمایشی بوده و یا اینکه اخراج ناشی از قصور و تقصیر کارگر باشد این نوع اخراج در قانون کار مصوب 1369 (ماده 27) پیش‌بینی شده است. 

وقتی کارفرما بر خلاف اصول و ضوابط قانونی کارگر را از ادامه کارش منع کند اقدام او عنوان "اخراج غیرموجه" می‌گیرد. مرجع حل اختلاف کارگر و کارفرما در این زمینه هیات‌های تشخیص و حل اختلاف وزارت کار می‌باشند.

دولت به عنوان طرف قرارداد استخدامی کارمندان می‌تواند برابر قانون و مقررات نسبت به اخراج، انفصال، بازخرید و یا بازنشستگی کارمندان خود اقدام نماید و بر اساس قانون مزایایی به این قبیل کارمندان بپردازد.

بررسی مواد قانونی و رویه‌های قضایی حاکم بر مسئله اخراج کارگر و کارمند و مقایسه نظام حمایتی پیش بینی‌شده در قوانین موضوعه در خصوص کارگر و کارمند اخراجی و کشف خلاء‌های قانونی در این زمینه می‌باشد از این مقال خارج است.

نتایج حاکی از آن است که کارمندان اخراجی در مقایسه با کارگران اخراجی از حمایت کم‌تری برخوردارند و نحوه اعاده به کار کارگران اخراجی با بازگشت به کار کارمندان اخراجی تفاوت اساسی دارد و کارمندان می‌توانند پس از اخراج از دستگاه اداری، به عنوان کارگر در جای دیگر مشغول به کار شوند ولی کارگران نمی‌توانند پس از اخراج، کارمند دولت شوند. 

در نهایت اینکه قانون استخدام کشوری فعلی (مصوب 1345) نیاز به اصلاحات اساسی دارد.

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

دراین سکانس توجه ویژه ای به آموزش به روش کوچینگ شده است.

از نشانه های این نوع اموزش دیدن و شنیدن دقیق هست. که به زیبایی در این سکانس بر ان توجه شده است.

اما تمایز دیدارها نسبت به انلاین بودن این نوع کار در اینست که شما می توانی با مطالعه گذشته شخص و شرایط کنونی اون به پیشنهاداتی  برسی که نتایج بسیار خوبی به دنبال خواهد داشت.

تغییر وضعیت یا تفسیر وضعیت مسئله این است.قرار گرفتن در هر وضعیتی برای انسان پیامدهایی دارد و به طبع آن، انسان از قرار گرفتن در هر وضعیتی دچار هیجانات و احساسات خاصی می شود و برداشت خود از وضعیت را نیز بر همین اساس گزارش می دهد.

 نکته ای که بسیاری از مدیران منابع انسانی به آن پی برده اند این است که گاهی می توان بدون تغییر وضعیت، برداشت هایی متفاوت از وضعیتی ثابت را ارائه کرد.

اتفاقی که در این سکانس رخ می دهد همین است که به جای تغییر وضعیت سعی می شود تفیسری متفاوت از همان وضعیت ارائه شود.

 کسی که در وضعیت اخراج قرار دارد با یه سلسله گفتگوی از پیش تعیین شده، قانع می شود که در پایان راه نیست و تازه در ابتدای راه قرار دارد وضعیت او همان اخراج است و تغییری در آن رخ نداده اما احساس او فرق کرده چرا که تفسیر متفاوتی به وی القا شده است.

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

((مشکلات کاری خود را به زندگی شخصی و مشکلات شخصی خود را به محیط کار نبرید))

این یکی از ماشینی ترین تجویزهایی است که به کارکنان سازمان های مختلف ارائه شده است. کسی که این جمله را گفته یا هرگز کار نکرده و یا هرگز مشکلی نداشته است و جالب اینکه همین مدیران که چنین تجویزهای ماشینی را توصیه می کنند، از کارمندان خود توقع دارند در محیط کار با تمام حواس خود و کاملاً مسلط عمل کنند این نوع انتظارات در ذهن مدیران نشان از دیدگاه غیر انسانی نهفته در مدارج بالای مدیریتی و کلان اجتماع دارد.

در این فیلم شاهدیم که از دست دادن شغل یک اتفاق بسیار ناگوار و دردناک محسوب می شود چرا که در جوامع توسعه یافته به دلیل حاکم شدن دیدگاه سیستماتیک، احراز شغل به خودی خود یک موفقیت بزرگ در مسیر توسعه فردی محسوب می شود و طبیعی است که از دست دادنش ساده نیست.

اما در جوامع عقب مانده مشاغل ارزش یکسانی نداشته و احراز هر شغلی نه تنها نمی تواند یک موفقیت محسوب شود، بلکه برخی از مشاغل حتی کفاف یک زندگی حداقلی را هم نمی دهند و از دست دادن چنین مشاغلی نه تنها دردناک نیست بلکه برعکس گاه می تواند یک فرصت واقعاً جدید محسوب شود.

تمرکز این سکانس بر تجربه است . تجربه به جز در طی زمان و با هوشمندی از راه دیگه ای کسب نمیشه.

دومین بار آموزشی این بخش بر *عادت* گذاشته شده است. همه کارها در ابتدا میتواند به گونه ای طاقت فرسا باشد که اشک از چشمانت سرازیر شود لیکن بعد از چند بار انجام دادن آن، دیگر سختی روز اول را نخواهد داشت.

و اما در نهایت *تعادل کار و زندگی* از تدکرات دیگه این بخش است . اگر چه ممکنه انسان برای فرار از افکار دیگران به کار پناه ببرد اما واقعیت اینه که ذات انسان به دنبال مهربانی و آرامش است اگر شخص لایقی را بیابد.

بازیگر اصلی وشاخص این فیلم "پدیده اینترنت" است ، بررسی روانشناسانه روابط انسانی در تمدن امروز بدون اینترنت محال است. دراین فیلم همه چیز بسته به شبکه جهانی است :

-اخراح کارمندان

-سفر های رایان

-در جایی از فیلم معشوقه رایان آمار او را از نت به دست می آورد.

- حتی دوست پسر آنا وقتی میخواهد با او به هم بزند از پیامک استفاده میکند.

زندگی با کوله پشتی پر یا خالی؟؟؟؟!!!!

فیلم به بحث و جدال همیشگی متأهل شدن (دادن تعهد) و ازدواج نکردن (زندگی مجردی و بدون تعهد) می پردازد و به نحو استادانه ای هم به این موضوع می پردازد. 

جرج کلونی در ابتدای فیلم در قالب تلاش برای اخراج کارمندان به صورتی موجه و قابل پذیرش و برگزاری جلسات سخنرانی که در آنها می گوید کوله پشتی خود را پر نکرده و همیشه خالی نگاه دارید به نوعی از عدم تعهد دادن و زندگی آسوده و بی دغدغه بدون تعهد دفاع می کند.

فیلم عنوان هوشمندانه ای دارد که با ایهامی زیبا همراه است از طرفی ترجمه تحت الفظی بالا در آسمان و در اصطلاح معلق معنا می دهد . به نحوی زندگی یک مرد قرن بیست ویکمی به نام رایان بینگهام را تعریف میکند.

روابط احساسی و تنهایی انسانها دغدغه ای همیشگی است.

 

رایان بینگهام(جورج کلونی):هر چه آرومتر حرکت کنیم؛ سریعتر می میریم...

photo_2022-11-01_15-23-21

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

تهدید و فرصت

همیشه نمی شود تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. گاهی حقیقت واقعاً تلخ است و راه فراری وجود ندارد. البته برای دلداری دادن به کسی که شغل خوبی را از دست داده می شود مثال های زیادی آورد که انسان های بزرگ از چنین موقعیتی شروع کردند اما حقیقت این است که موفقیت برای همه نیست و این یک دروغ  رندانه است که خوشبینانه ترین توجیه آن، التیام روحی برای شخص آسیب دیده محسوب می شود.

در موارد زیادی شاهدیم که فرصت ایحاد شده برای برخی منجر به تهدیدهایی تازه برای برخی دیگر است به خصوص در مورد بازار کار.

هر شغل جدیدی که خلق می شود طیفی از شغل یا مشاغل دیگر را تحدید می کند همانطور که هر بازار جدید می تواند سفره بازارهای قدیمی و مرتبط را کوچک کند علت آن هم ساده است، ظرفیت های عرضه و تقاضا روابطی ریاضی ایجاد می کنند که اجازه نمی دهد همه کنار هم خوشحال باشند و راحت کار کنند از این رو همواره عده ای کار پیدا می کنند و عده ای کار خود را از دست می دهند و به مرور مشاغل جدیدتری جایگزین مشاغل قبلی می شود.

تغییر لازمه زندگی امروزی است و باید بدانیم تمرین برای رویارویی با تغییر نمی تواند سالها به طول انجاند همانطور که در این بخش نشان داده شد به یکباره و بدون برنامه قبلی و آمادگی لحظه قبل از اجرا ، پیاده سازی قبل از اجرا آغاز شد.

سوال بزرگ این بخش همان مساله همیشگی روانشناسان بود اینکه ما به زندگی در تنهایی عادت کردیم ویا فکر می کنیم عادت کردیم.

اینکه چون *نمیتوانیم* موقعیت دیگری داشته باشیم اینگونه هستیم یا چون *نمیخواهیم*؟

واقعا دلیل خوشبختی چیست؟

 

‍ ناتالی: چه جوری تا حالا حتی به ذهنتم نرسیده که با کسی بخوای آینده ای داشته باشی؟

رایان: ساده ست اون لحظه رو میشناسی که تو چشـم یکی نگاه میکنی و احساس میکنی اونم به روحت خیره شـده و هـمه ی دنیا یه لحظه ساکت و آروم میشه؟

ناتالی: آره

رایان: خوب من نداشتمش!

3966187_so56TsAE3iSFblZXoB1NNP0Nv1zLWGAlusj0hvu9QZInm+EWsaVCjwlRbnp_jUqxpD4DpoIEurcPu_c64MAIyg__

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

در جوامع توسعه یافته رفتار انسان ها در برابر هم توأم با پذیرش است چرا که از ابتدا حقوق خود و دیگران را فرا گرفته اند از این رو رفتار انسان ها در جوامع توسعه یافته به خصوص در موضوع ازدواج مبتنی بر آرامش و نظم است به عبارتی ازدواج سیستماتیک شدن زندگی شخصی یا همان سر و سامان گرفتن است اما در جوامع عقب مانده رفتار انسان ها ممکن است مبتنی بر الگوهای رفتاری سنتی، مدرن و یا اینکه بی منطق(فاقد الگوی رفتاری) باشد که این خود منجر به ناسازگاری های رفتاری و تعارضات عمیق می شود که چنانچه در سطح اجتماع معنی دار باشد، آنگاه شاهد مشکلات عمیق فرهنگی و اجتماعی خواهیم بود.

همیشه لازم نیست آنچه را که میخواهیم داشته باشیم یا همه چیز را با هم داشته باشیم. گاهی می شود برخی موقعیت ها رو شبیه سازی کنیم و با اولویت به ان برسیم.

ارزوها همیشه امید رو به ما نزدیک می کنند.

 

سکانسی از فیلم بالا در آسمان

 

از مواجهه تا مذاکره

کسی که مأمور اخراج دیگران بود همواره در شرایطی شبیه به مذاکره باکارمندان مواجه می شد و آنها را اخراج می کرد اما حقیقت این است که برخوردهای قبلی هیچکدام یک مذاکره واقعی نبودند بیشتر مواجهه و برخورد نزدیک و مستقیم بود تا مذاکره اما این بار گفتگویی شکل می گیرد که در ابتدا با همراهی، صداقت و نوع دوستی همراه است گفتگویی که تلاشی برای ساختن است نه ابلاغ حکمی برای رفتن و همین تلاش برای ساختن است که ابتدا باعث مذاکره و سپس باعث تفاهم می شود. 

جرج کلونی در ابتدای فیلم در قالب تلاش برای اخراج کارمندان به صورتی موجه و قابل پذیرش و برگزاری جلسات سخنرانی که در آنها می گفت کوله پشتی خود را پر نکرده و همیشه خالی نگاه دارید به نوعی از عدم تعهد دادن و زندگی آسوده و بی دغدغه بدون تعهد دفاع می کرد. 

حالا در ادامه فیلم با بلایی که نامزد خواهرش میخواهد سر خواهر او بیاورد کم کم اهمیت تعهد دادن و مسائل و مشکلات بی تعهدی و زندگی مجردی را به نحو زیبایی درک می کند.

او با انجام یک مشاوره بر خلاف مشاوره های قبلی خود نامزد خواهرش را متقاعد میکند که دادن تعهد و زندگی مشترک کار خوبی است و او را پای میزعقدمیکشاند.

گفتگویی که با همراهی آغاز نشود به تفاهم ختم نخواهد شد این قانون تمام مذاکرات است.

مدیریت منابع انسانی سخت ترین حوزه کسب و کار است. تشخیص اینکه این منابع کی از خواسته هاتهی هستند و راه برگردوندنشون از این مسیر چیست.کاری که جرج به کمک تجربه توانست انجام دهد.

 

بهترین خاطرات زندگی درتنهایی شکل نگرفتن!

تو قبلا به آینده ای فکر می کردی که اگر بخواهی تنها بمونی هیچوقت بهش نمیرسی.

زندگی درکنار جمع بهتره هرکس یه کمک خلبان می خواد.

Uncqei0E3MJtsP8rHwhAWOgoxXcSmHXq0oWMfTif3s35jyMJgVLuQbd_wC6iJhyeonMXa3QKb52A9Ksl1NavRp5F3XAZZ1WcDi0XBb_VH9Q

 

سکانس پایانی از فیلم بالا در آسمان 

 

رایان با عشقی که نسبت به الکس پیدا میکند و بلایی که نامزد خواهرش میخواست سر خواهرش بیاورد کم کم اهمیت تعهد دادن و مسائل و مشکلات بی تعهدی و زندگی مجردی را به نحو زیبایی درک میکند.

 او سراغ الکس میرود و دیگر نمیتواند جدایی او را بین سفرهایش تحمل کند به طوریکه که دیگر تمرکزی روی سخنرانی زندگی با کوله پشتی خالی نداشته و میخواهد با او زندگی مشترک متعهدانه ای را آغاز کند اما وقتی بلاخره محل زندگی او را پیدا میکند در کمال ناباوری میبیند که الکس دارای شوهر و بچه است و به او میگوید که صرفا به او به عنوان یک سرگرمی و زنگ تفریح نگاه میکرده نه یک رابطه متعهدانه همیشگی. الکس همچین میگوید که خودت یک چنین رابطه موقتی را میخواستی و همیشه طرفدار کوله پشتی خالی بودی.

هدف گذاری و تلاش برای رسیدن به آن از مسیرهای خوشبختی و موفقیت هست اما یادمون باشه که اگر کمی قبل از رسیدن آن را عوض کنیم دچار پوچی خواهیم شد.

مهم ترین نقدی که به برنامه ریزی های دقیق وارد است، نادیده گرفتن تغییرات غیر قابل پیش بینی و اثر زمان است.

زمان بر جسم و روح انسان اثرگذار است و باعث می شود جای چیزهایی که برای ما مهم هستند و نیستند عوض شود. همین انسان ها به عنوان تصمیم گیرندگان، تصمیم سازان یا مجریان تصمیم در سازمان متأثر از زمان می توانند متفاوت وغیر قابل پیش بینی عمل کنند.

برای مأمور اخراج تنها ماندن زمانی بی اهمیت بود و رسیدن به رکورد پانزده میلیون کیلومتر سفر خیلی مهم، اما اثر زمان باعث شد جای این دو عوض  شود.

شاید تنها ماندن را بشود تحمل کرد اما آگاهی از این وضعیت که تنها مانده ای ، بسیار غیر قابل تحمل تر و دردناک تر از  خود تنهائیست.

جورج به لحظه ای که میخواست رسید اما کمی دیر هدف بعدی از زندگیش را تعریف کرد .

او توانسته بود دوست بدارد اما کمی دیر ...

 

پوستر پیچش دراماتیک فیلم را هنرمندانه نشان میدهد: 

رایان در راهی که باید برای زندگی اش انتخاب کند : تنها به زندگی جاده ای اش ادامه دهد ؛ به الکس ابراز علاقه کند یا شاید هم ناتالی او را خانه نشین کند!

Up-in-the-Air-2009-Poster

 

 

دیالوگ پایانی فیلم up in the air

ستارگان از مخفیگاه خود در روز بیرون خواهند آمد و اون ستاره ای که نورش از بقیه بیشتر باشه،مکان پروازم رو مشخص خواهد کرد.

george-clooney-up-in-the-air

 

منبع: کانال تلگرامی کافه هنر

ارسال نظر:

  • پربازدیدترین ها
  • پربحث ترین ها