پنج شخصیت مهم و دوست داشتنی انیمیشنها که خیلی زود فراموششان کردیم
شخصیتهای جذاب و مهربان انیمیشنها همیشه لبخند بر لب ما میآورند ولی متاسفانه بسیاری از آنها به سرعت پس از پایان فیلم از یاد ما میروند.
هنرامروز: پیکسار از زمان اولین فیلمش، «داستان اسباببازی» محصول سال ۱۹۹۵، بیست و شش فیلم دیگر ساخته و جایگاه خود را بهعنوان یکی از برترین استودیوهای تولید انیمیشن تثبیت کرده است. انیمیشنهای پیکسار برای مخاطبان عام تبدیل به کلاسیکهای تاریخی شده است و پر از شخصیتهای دوستداشتنی است که جای خود را در قلب هر تماشاگری باز میکنند.
هر چند تمام انیمیشنهای پیکسار بلافاصله تبدیل به کلاسیک نمیشوند. همچنین تمام شخصیتهایش هم بهعنوان شخصیتهای افسانهای سینما در خاطرات زنده نمیمانند. در واقع، بعضی شخصیتها بهکلی فراموش میشوند. ماندگارنشدن بعضی شخصیتها به معنای کیفیت پایین طراحی آنها یا ضعف صداپیشهشان نیست؛ اما خب، همهی شخصیتها هم که مثل وودی نمیشوند. با ده شخصیت جالب اما فراموششدنی انیمیشنهای پیکسار آشنا شوید.
جری «داستان اسباببازی ۲» به فیلم کوتاهش مشهور است
پیکسار تنها فیلمهای بلند نمیسازد، و بهخاطر بسیاری از فیلمهای کوتاهش نیز مشهور است. یکی از این فیلمهای کوتاه «بازی جری» (Geri’s Game) است که سال ۱۹۹۷ اکران شد، و داستان آن دربارهی پیرمردی به نام جری است که با خودش شطرنج بازی میکند. این یک فیلم کوتاه کلاسیک است، اما بیشتر مردم فراموش میکنند که جری در یک فیلم بلند نیز حضور داشته است.
در «داستان اسباببازی ۲»، ال مکویگین از جری میخواهد که کمک کند و وودی را قبل از فروش تعمیر کند. جری که صداپیشگی او را جاناتان هریس بر عهده داشت، حضور کوتاهی دارد که در آن بازوی وودی را تعمیر میکند. هر چند بیشتر مخاطبان وقتی اسم جری را میشنوند، به جای اسباببازی به شطرنج فکر میکنند.
آتا در «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) یک شخصیت اصلی فراموششده است
جولیا لوئی درایفوس صداپیشهی لورل لایتفوت، مادر نگران ایان و بارلی در «به پیش» است. با این حال او از مدتها قبل عضوی از خانوادهی پیکسار بوده است. او در فیلم «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) دومین فیلم سینمایی پیکسار حضور داشت. گرچه این فیلم یکی از اولین فیلمهای پیکسار است، اما جزو بهترین آثار این استودیو نیست.
لوئی درایفوس این بار صداپیشگی یک شخصیت اصلی دیگر را برعهده دارد؛ آتا، پرنسس کلونی مورچهها. هدف اصلی او در «زندگی یک حشره» این است که برای دریافت جایگاه ملکه در آینده آماده شود. شخصیت او انگیزهی خوبی برای فلیک است، اما با توجه به اینکه فلیک شخصیت اصلی است و زیاد بهیادماندنی نیست، آتا هیچ شانسی ندارد.
آرلو در «دایناسور خوب» (The Good Dinosaur) بخشی از یک آزمایش بد است
بیشتر فیلمهای پیکسار اول به شکل یک آزمایش خلاقانه شروع شده و بلافاصله تبدیل به کلاسیک میشوند. اما «دایناسور خوب» (The Good Dinosaur) مثل آن فیلمها نیست. این فیلم دربارهی دایناسوری به نام آرلو با صداپیشگی ریموند اوچوآ است، که با یک بچهی انسان دوست میشود و به سفری میرود که خانوادهاش را پیدا کند.
بیشتر شخصیتهای اصلی پیکسار به سادگی در ذهن حک میشوند، اما آرلو از حضور در فیلمی رنج میبرد که به عقیدهی بسیاری از افراد، یکی از بدترین فیلمهای پیکسار است. آرلو هیچ چیز خاصی در شخصیتش ندارد، و به سادگی فراموش میشود و تنها بهعنوان بخشی از آزمایش «دایناسور خوب» در ذهن میماند.
مصطفی در «راتاتویی» (Ratatouille) تنها یک شخصیت فرعی است
پیکسار محل افسانههاست، و شاید هیچکس بیشتر از جان راتزنبرگر شایستهی لقب افسانه نباشد. راتزنبرگر تا زمان اکران «روح» (Soul) در ۲۰۲۰ در تمام فیلمهای پیکسار صداپیشگی کرد. کارهای او شامل هم، یتی، Fish School، مک و بسیاری شخصیتهای دیگر میشود. با اینکه بسیاری از این شخصیتها دوستان بهیادماندنی پیکسار هستند، اما نقش او در «راتاتویی» (Ratatouille) چندان بهیادماندنی نیست.
راتزنبرگر در فیلمی دربارهی یک موش آشپز، در نقش مصطفی صحبت میکند؛ گارسونی اعصابخردکن که در رستوران گوستو کار میکند. او بهجز روابطش با آنتون ایگو، نقش مهمی در «راتاتویی» ندارد و به سادگی میتواند فراموش شود.
فین مکمیسیل در انیمیشن «ماشینها ۲» (Cars 2) نمایندهی یک دنبالهی عجیبوغریب است
نمیتوان مایکل کین، صداپیشهی فین مکمیسیل را برای ذات فراموششدنی شخصیت او سرزنش کرد. با اینکه بازی او عالی است، اما «ماشینها ۲» (Cars 2) فیلمی است که پیکسار ترجیح میدهد به کلی از تاریخ پاکش کند. این فیلم شدیداً از قسمت اول فاصله میگیرد، و اهالی رادیاتور اسپرینگز را وارد یک ماجرای جاسوسی بینالمللی میکند.
«ماشینها ۲» پر از تضاد است، و این قضیه به شخصیتهای جدیدی که به مخاطبان معرفی شدهاند، آسیب میزند. از جمله مکمیسیل، یک جاسوس بریتانیایی که قصد دارد مستر را برای مأموریتی استخدام کند. کار چندان خوب از آب درنمیآید، و برای همه بهتر است که نادیدهاش بگیرند.