معرفی پنج فیلم با حال و هوای زمستانی برای آخر هفته
زمستان فرصتی بینظیر است برای کارگردانان و سینماگرانی که دوست دارند فضایی سرد و ترسناک را به مخاطبشان ارائه دهند. دوست داشتن زمستان شاید سلیقهای باشد اما دوست داشتن فیلمهای زمستانی، خیلی سلیقهای نیست. چرا که کمتر فیلمی را میتوان پیدا کرد که درباره سردترین فصل سال باشد و در جذب تماشاگرش موفق نباشد. با سردترین و بهترین فیلمهایی که میتوانید در زمستان از تماشای آنها لذت ببرید، آشنا شوید.
(2010) Winter’s Bone/ زمستان استخوانسوز
زمستان استخوانسوز از آثار سینمای مستقل آمریکاست که جز بهترین فیلمهای سال این کشور هم قرار گرفت و جنیفر لارنس را به عنوان یک استعداد به سینما معرفی کرد. زمستان خشک و یخ زدهای که در سرتاسر اثر دیده میشود، همانطور که در عنوان فیلم هم مشخص است، به سختیها و مشکلات ری دالی (جنیفر لارنس) 17 سالهای اشاره دارد که او باید با آنها بجنگد.
ری دالی به دنبال پدر محکوم و فراریاش میگردد تا خانهای که او در قبال آزادی موقتش از زندان گرو گذاشته را از آزاد کند و خانوادهاش را از آوارگی نجات دهد. او سر به کوههای سرد و استخوانسوز میگذارد تا پدرش را بیابد اما در این راه باید با مشکلات دیگری هم دست و پنجه نرم کند…
سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر (The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch, and the Wardrobe)
اگر دوست دارید با بازکردن در کمد وارد سرزمینی فانتزی شوید و در دنیایی خیالی ماجراجویی کنید، فیلم سرگذشت نارنیا بهترین گزینه است. گرچه ممکن است آن را دیده باشید، دیدن دوبارهاش، هم نوستالژیک است هم جذاب.
شنا در زمستان
شنا در زمستان فیلمی به کارگردانی محمد کاسبی و نویسندگی حسین خدایاری ساختهٔ سال ۱۳۶۸ است. داستان آن از این قرار است: «علی مرتضایی نسب» از معلمین آموزش و پرورش جهت تدریس به یکی از مدارس محروم کشور منتقل می شود. او با مشاهده وضع مالی مردم و جهل و فقر حاکم بر آن ها درصدد کمک به مردم و از جمله شاگردانش بر می آید. دلسوزی مرتضایی نسب در مقابل دانش آموزان و رفتار خشن ناظم نسبت به بچه ها آن ها را رو در روی یکدیگر قرار می دهد. گرایش دانش آموزان به معلم خود و علاقه آن ها نسبت به مرتضایی نسب باعث کینه و حسادت ناظم شده و سرانجام با گزارش به نیروهای امنیتی، مرتضایی نسب از مدرسه اخراج می شود.
کاگردان فیلم گفته است: داستان معلمی که در سر کلاس غذای خود را با دانشآموزان تقسیم میکند ریشه در خاطرات کودکی من دارد. تمامی اسامی که در این فیلم گفته میشود از دوستان هم محلی من بودند. وقتی فیلمنامه این اثر را نوشتم متوجه شدم که بازیگران حرفهای نمیتوانند برای ساخت این فیلم مناسب باشند به همین دلیل از کودکان زندانی به عنوان بازیگر استفاده کردم. کاسبی در تشریح چگونگی انتخاب بازیگران نقش کودک گفت: به زندان رفتم و فیلمنامه را به روحانی زندان دادم. او پس از مطالعه فیلمنامه قبول کرد که اجازه دهد این کودکان از زندان خارج شوند. 45 روز با آنها زندگی کردم. این کودکان بسیار با معرفت بودند و هنگام ساخت فیلم با خود میگفتم اگر از اول فردی مانند محمد کاسبی بود که از آنها مراقبت کند آنها دیگر زندانی نمیشدند.
فارگو
فارگو فیلمی جنایی ساختهٔ برادران کوئن و محصول سال ۱۹۹۶ و یک کمدی سیاه است. فارگو در شصت و نهمین جشنواره اسکار نامزد دریافت هفت جایزه شد و توانست دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را بهدستآورد. همچنین فیلم، برنده جایزه بفتا، جایزه بهترین کارگردانی فستیوال فیلم کن در سال ۱۹۹۶ برای جوئل کوئن شد. در صحنه آغازین فیلم نام شهر فارگو در داکوتای شمالی میآید که نام خود فیلم هم از آن گرفته شدهاست.
در زمستان ۱۹۸۷، جری لاندگارد (میسی)- یک فروشندهٔ اتومبیل در مینیاپولیس دچار مشکلات مالیست. بعد از اینکه شپ پرودفوت (ریویس)-یک سرخپوست سابقه دار که در شرکت جری تعمیرکار است جری را به دو تبهکار، شووالتر (بوشمی) و گایر گریمسراد (استورمیر) معرفی میکند. جرمی به فارگو، داکوتای شمالی رفته و آن دو را به ازای یک اتومبیل جدید و نصف ۸۰۰۰۰ دلار پول آزادی، برای گروگان گرفتن همسرش اجیر میکند. در حالیکه جری قصد دارد مقدار بیشتری را از پدر همسرش، وید گاستاوسون (پرسنل) طلب کرده و بیشتر پول را برای خود بردارد.
شرکتی که جری در آن کار میکند به علت بی نظمیهای حسابداری در بخشی که جری مسئول آن است تهدید به جریمه شدهاست. جری تلاش میکند با انجام یک معامله املاک با وید پولی بدست آورده و بدهیهای خود را پرداخت کند. پس از اینکه وید با سرمایهگذاری موافقت میکند، جری سعی میکند گروگانگیری را متوقف کند، اما دیگر دیر شده و همانطور که بعداً مشخص میشود وید قصد دارد سرمایهگذاری را به تنهایی انجام داده و تنها پورسانت اندکی به جری بدهد...
سرزمین منجمد (The Frozen Ground)
سرزمین منجمد از آن فیلمهای جنایی است که برف و سرما به فضای وهمآلودش دامن میزند. ماجرا از یک پروندهی جنایی واقعی الهام گرفته شده و دربارهی قاتل سریالی به نام جان هنسن است که جان دهها زن را در دههی هفتاد و هشتاد میلادی به وحشیانهترین شکل ممکن گرفت. این اتفاق در آلاسکا به وقوع پیوست و هنوز هم یکی از پر سر و صداترین پروندههای جنایی این ایالت است.
سرزمین منجمد روایتگر ماجراجوییهای گروهبانی به نام جیک هالکوم (نیکلاس کیج) است که تکههای پازل را برای پیدا کردن این قاتل بیرحم کنار هم قرار میدهد.
سرزمین منجمد به معنای واقعی فیلم سردی است؛ از یک سو روایتگر داستانی ناراحتکننده با چند صحنهی آزاردهنده است که خون را در رگهایتان منجمد میکند و از سوی دیگر هم در فضای وهمآلود و برفی آلاسکا روایت میشود که به خودی خود بستر مناسبی برای یک ماجرای جنایی است.